واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

فیلم «زمین دیگر / Another Earth»

«زمین دیگر / Another Earth» یکی از مهم‌رین فیلم‌های سال ۲۰۱۱ بود که به رغم داستان منحصر به فرد و پرداخت متفاوت دیده نشد و فروش اندکی در سینمای آمریکا داشت؛ فیلمی مستقل که به شدت مخاطب را تکان می‌دهد و پیرامون این پرسش همیشگی بشریت رفته که آیا زمینی همچون کره زمین ما هست و آیا در آن زمین انسان‌هایی شبیه ما در حال زندگی هستند؟ داستانی که به استقبال این مجهولات رفته و بدون تخیل‌پردازی افراطی و گرایش به فانتزی، خط داستانی پیچیده‌ای را پیش گرفته است.

به گزارش «تابناک»، «زمین دیگر / Another Earth» فیلمی است که بر پایه ایده‌ای عجیب پیش می‌رود؛ داستانی که شاید به ذهن هر یک از ما برسد، اما هیچ‌گ اه به ذهنمان نرسیده است! یک سیاره جدید که اندازه‌اش چهار برابر ماه است در آسمان زمین دیده می‌شود و آهسته آهسته همزمان با خط اصلی داستان، مشخص می‌شود که هر آنچه در این کره هست، عیناً در آن کره وجود دارد و هر اتفاقی در این کره رخ می‌دهد، با اختلاف چهار سال در آن کره نیز رخ می‌دهد.



دختری که بر اثر مصرف بیش از اندازه مشروبات با خودرویش تصادف کرده و همسر مردی را کشته، اینک پس از چهار سال زندان آزاد شده و می‌خواهد تا زندگی این مرد را احیا کند و به همین دلیل تصمیم می‌گیرد، بلیت سفر به کره تازه پیدا شده در آسمان را که در قرعه کشی برنده شده، به این مرد هدیه کند و این خط داستانی است که بریت مارلینگ و مایک کاهیل پیش گرفته‌اند و اثری بی‌همتا آفریده‌اند که خود مایک کاهیل کارگردانی‌اش کرده و البته این داستان است که فیلم را پیش برده و کارگردانی سهم کمتری نسبت به سناریو دارد. 

فیلم، از ریتم ویژه‌ای برخوردار است و مخاطبی که عادت به دیدن ملودرام دارد، از نگاه کدن این اثر نه تنها خسته نمی‌شود، بلکه در‌می‌یابد همچنان فیلم سازی مستقل، حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد که حداقل توسط منتقدان دیده می‌شود و امتیاز بالای منتقدان به این فیلم نیز از همین موضوع حکایت دارد.


با این حال، ‌به کار نگرفتن بازیگران مشهور که ویژگی پروژه‌های مستقل و نسبتاً کم هزینه غربی است و همچنین عدم اکران این فیلم در سالن‌های متعدد پخش‌های بزرگ نظیر سونی و تبلیغات محدود حین اکران، باعث شد این فیلم فروش بالایی نداشته باشد و با یک میلیون و هفتصدهزار دلار فروش، در حد یک اثر مستقل در گیشه ظاهر شود. 

این فیلم با «سولاریس» تارکوفسکی توسط راجر ایبرت مقایسه شده و شاید همین مسأله تا حدودی اهمیت این اثر را نیز به تصویر بکشد. فیلم به خوبی بیننده را در این موقعیت قرار می‌دهد که آیا هر آنچه ما انجام می‌دهیم، ممکن است بر اتفاقاتی در دیگر نقاط این کهکشان آثاری عمیق بگذارد و تاوانی بیش از آنچه در نظر می‌آید، برایش پرداخت شود؟ همچنین اگر امکان جبران چنین خطایی باشد، درصدد جبرانش برخواهیم آمد و هزینه‌هایی را که ‌خواهد داشت، پرداخت خواهیم کرد؟



شاید بهتر باشد، درباره این شاهکار کمتر نوشت و دعوت کرد تا این اثر ۹۴ دقیقه‌ای را که ۴۶ دقیقه از آن در بیستمین «سی دقیقه» تقدیمتان می‌کنیم، ببینید..

دانلود بخش دوم

دانلود بخش سوم

آیزاک آسیموف

ایزاک آسیموف

Isaac.Asimov01.jpg

نام اصلی

Isaak Yudovich Ozimov

زادروز

۲ ژانویهٔ ۱۹۲۰
پتروویچی
، جمهوری سوسیالیستی فدراتیو روسیه شوروی

مرگ

۶ آوریل ۱۹۹۲ (۷۲ سال(
نیویورک سیتی
، ایالات متحده

ملیت

آمریکایی

پیشه

نویسنده و زیست‌شیمیدان

سبک نوشتاری

علمی-تخیلی سخت، نقد ادبی، کتاب درسی، علم به زبان ساده

دانشگاه

دانشگاه کلمبیا

صفحه در دادگان فیلم‌ها

امضا

Isaac Asimov signature.svg

 

آیزاک آسیموف یا اسحق عاصم‌اف (به روسیИсаак Юдович Озимов) (زاده ۲ ژانویه ۱۹۲۰ (۱۱ دی ۱۲۹۸) - درگذشته ۶ آوریل ۱۹۹۲ (۱۷ فروردین۱۳۷۱)) نویسندهٔ آمریکایی روسی تبار گونه‌های علمی، علمی-تخیلی، خیال‌پردازی، وحشت و دکتر در بیوشیمی بود. شهرت اصلی او بیشتر به خاطر سری بنیاد (در ایران سری امپراتوری کهکشانی) است. قوانین سه‌گانهٔ رباتیک وی از شهرت جهانی برخوردار است و دائرةالمعارف بریتانیکا وی را واضع واژه رباتیک در زبان انگلیسی می‌شناسد. وی بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب در تمام دسته‌های اصلی رده‌بندی دیوی (به جز فلسفه) دارد و سیارک آسیموف ۵۰۲۰ به افتخار وی نامگذاری شده‌است. آسیموف، کلارک و هاین‌لاین به عنوان سه نویسندهٔ بزرگ گونهٔ علمی-تخیلی شناخته می‌شوند.

محتویات

·         ۱ زندگی

·         ۲ افتخارات

·         ۳ آثار

·         ۴ قوانین رباتیک

·         ۵ پیش‌بینی‌ها

·         ۶ گفتارها

·         ۷ پانویس

·         ۸ جستارهای وابسته

·         ۹ پیوند به بیرون

زندگی[ویرایش]


روونا موریل، آسیموف را نشسته بر تختی مزین به نقشهایی از حاصل عمرش تصویر کرده‌است.

او در استان اسمالنسک در شوروی (روسیهٔ امروزی) در یک خانواده آسیابانیهودی متولد شد. در سن پنج سالگی خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کردند. از آنجا در خانه با او به زبانهای ییدیش (زبان یهودیان اروپای شرقی) و انگلیسی صحبت می‌کردند به هر دو زبان روان سخن می‌گفت، اما روسی نیاموخت.

خواندن را از پنج سالگی آموخت و از آن هنگام در امور ادارهٔ مغازهٔ لبنیات‌فروشی به خانواده کمک می‌کرد. خود وی سحرخیزی‌اش در سالهای آینده را مرهون همین کمکها و تلاشش برای راضی کردن پدر به اینکه تنبل نیست می‌دانست. در همان مغازه مجله‌های علمی-تخیلی هم فروخته می‌شد و آیزاک کوچک آنها را می‌خواند. در حدود یازده سالگی او شروع به نوشتن داستان کرد و چند سالی بیشتر نگذشته بود که توانست داستان‌هایش را به مجله‌های عامه پسند بفروشد. در ۱۸ سالگی نخستین داستانش را به نام «گشتی در حوالی سیارک وستا» نوشت که در شماره اکتبر ۱۹۳۸ مجله داستان‌های حیرت‌آور چاپ شد. سه سال بعد، در سال ۱۹۴۱ داستان دیگری با عنوان شبانگاه به مجله داستان علمی - تخیلی حیرت‌آور فروخت که در آن زمان برترین مجله در این عرصه بود. مجله داستان علمی - تخیلی حیرت‌آور برای هر کلمه یک سنت پرداخت می‌کرد. آسیموف در مورد این داستان چنین می‌گوید: "پس برای یک داستان ۱۲هزار کلمه‌ای ۱۲۰ دلار باید می‌گرفتم ولی وقتی چک ۱۵۰ دلاری دریافت کردم گمان کردم اشتباه شده و پس از تماس با سردبیر دریافتم که او آنقدر از داستان خوشش آمده که یک چهارم سنت برای هر کلمه فوق العاده پرداخت کرده‌است.»

او از ابتدا نبوغ خود را در آموختن نشان داد. او چند کلاس را یک مرتبه بالا رفت و در ۱۵ سالگی دیپلم گرفت. او در ۱۹۳۹ از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل شد و به سال ۱۹۴۸ دکتری بیوشیمیاش را اخذ کرد. پس از اخذ مدرک عضو هیئت علمی دانشگاه بوستون شد. از سال ۱۹۵۸ تدریس را کنار گذاشت و به صورت تمام وقت به نوشتن پرداخت (درآمد نویسندگی‌اش از حقوق دانشگاه بیشتر شده بود). با داشتن حق تصدی حتی در چنین شرایطی عضو هیئت علمی باقی‌ماند (همین حق تصدی در کتاب آزمایش مرگ نقش مهمی بازی می‌کند.). در ۱۹۷۹ دانشگاه به پاس نوشته‌هایش او به‌استاد کامل ارتقا داد. وی دوبار ازدواج کرد، بار دوم با جانت ا. جپسون (که او نیز یک نویسندهٔ سبک علمی-تخیلی نیز است) و دو فرزند داشت.


تصویر روی جلد ویژه‌نامهٔ مجلهٔ اسکپتیک، در گرامی‌داشت آسیموف

زندگی عادی او چنین بود که راس ساعت ۶ صبح بیدار شود و در ساعت ۷:۳۰ پشت ماشین تحریر خود بنشیند و تا ۱۰ شب کار کند. آسیموف در جلد نخست زندگی‌نامه خود با عنوان «خاطره‌ای هنوز سرسبز» که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد، توضیح داده که چگونه نویسنده‌ای وقت شناس شده‌است.

پدر روسی او در بروکلین چند دکان شیرینی فروشی داشت که از ساعت ۶ صبح تا ۱ نیمه شب باز بودند. آیزاک نوجوان هر صبح ساعت ۶ از خواب بر می‌خواست تا روزنامه پخش کند و هر بعد از ظهر تند از مدرسه باز می‌گشت تا به پدرش کمک کند و اگر چند دقیقه دیر می‌کرد پدرش او را سرزنش می‌کرد که بچه تنبلی است. پس از گذشت ۵۰ سال آسیموف در زندگینامه‌اش از این عادت چنین یاد می‌کند: «برای من مایه غرور است که هر چند ساعت شماطه داری دارم اما هیچ گاه آن را کوک نمی‌کنم و ساعت ۶ صبح خود از خواب بیدار می‌شوم، من هنوز به پدرم ثابت می‌کنم که آدم تنبلی نیستم.»

آسیموف دچار ترس از فضاهای باز بود و جاهای کوچک و بسته را ترجیح می‌داد. اگر چه آسیموف درباره سفرهای فضایی در دنیاهای ناشناخته و به مدت سال‌های نوری بی‌شمار نوشت، ولی خودش از پرواز کردن با هواپیما اکراه داشت. بن بوا، ویراستار آثار او گفته‌است: «آیزاک می‌گوید دوست دارد در فضا و در پهنه آسمان‌ها پرواز کند، اما فقط در تخیلش.» جلوهٔ این ترس را می‌توان در داستان غارهای پولادی (جزو سری روبوتی آسیموف) مشاهده کرد که در آن تمام جمعیت زمین در شهرهای بسته و زیرزمینی در فضاهای کوچک زندگی می‌کنند. آسیموف دچار ترس از پرواز هم بود و در تمام عمرش تنها دو بار با هواپیما مسافرت کرد، که هر دو بار آن اجباری و غیر قابل اجتناب بود. در همان کتاب غارهای پولادی، الیجاه بیلی (قهرمان اصلی این کتاب و کتابهای خورشید عریان و روبوتهای سپیده‌دم) دچار ترس از پرواز است و آسیموف نیم صفحه‌ای را به شرح چگونگی ترس و احساس بیلی می‌پردازد.

او از ۱۹۸۵ تا پیش از مرگش رییس انجمن امانیست‌های آمریکا بود. بعد از مرگش جای او را دوست و همکار نویسنده‌اشکورت وانگات گرفت. او همچنین دوست نزدیک جین رودنبری (نویسندهٔ اصلی داستان‌های پیشتازان فضا Star Trek) هم بود و در وهلهٔ اول او علمی-تخیلی بودن ایدهٔهای رودنبری را برای مسوولان کمپانی پارامونت تایید کرد. بعدها در یکی از قسمت‌های سریال شخصیتی روبوتی معرفی شد که به یاد آسیموف مغز پوزیترونی داشت، که البته این تنها شباهت آن به روبوتهای آسیموف بود.) هم بود.

آیزاک آسیموف در ششم آوریل سال ۱۹۹۲ درگذشت. در آن هنگام، استنلی، برادر ایزاک آسیموف، علت مرگ او را نارسایی کلیه و قلب اعلام کرد. ۱۰ سال پس از مرگ آسیموف، همسرش، جنت، اعلام کرد در هنگام عمل قلب، به دلیل تزریق خون آلوده ایزاک آسیموف به بیماری ایدز مبتلا شده بود. اما در آن زمان پزشکان به دلیل نگرانی از واکنش عمومی و تنگ نظری برخی افراد نسبت به مبتلایان این بیماری، از خانواده او خواستند که از اعلام این خبر خودداری کنند. سرانجام ۱۰ سال پس از مرگ او در حالیکه بسیاری از پزشکان معالج او نیز درگذشته بودند، جنت و فرزند او، روبین تصمیم گرفتند، موضوع ابتلای او به بیماری ایدز را به اطلاع عموم برسانند.[۱]

افتخارات[ویرایش]

داستان‌های علمی - تخیلی آسیموف جایزه‌های متعددی برد: ۵ جایزه «هوگو» که با انتخاب خوانندگان اعطا می‌شود و سه جایزه «نیبولا» که از طرف نویسندگان علمی - تخیلی اعطا می‌شود. تریلوژی یا داستان‌های سه‌گانه او که داستان یک امپراتوری کهکشانی در آینده‌است و از کتاب‌های «بنیاد» (۱۹۵۱)، «بنیاد امپراتوری» (۱۹۵۲)، و «بنیاد دوم» (۱۹۵۳) تشکیل یافته‌است جایزه هوگو سال ۱۹۶۶ را به عنوان بهترین مجموعه داستان علمی - تخیلی برای او به ارمغان آورد. او همچنینجایزه‌استاد بزرگ را که انجمن نویسندگان علمی‌تخیلی آمریکا به پاس یک عمر فعالیت موفقیت‌آمیز در زمینه داستان نویسیعلمی-تخیلی اعطا می‌کرد در سال ۱۹۸۷ به دست آورد.

آثار[ویرایش]

نوشتار اصلی: آثار ایزاک آسیموف

پرکاری آسیموف حیرت‌آور است. وی نزدیک به ۵۰۰ کتاب در دامنه گسترده‌ای از موضوعات، از کتاب‌های کودکان گرفته تا کتاب‌های درسی دانشگاهی نوشته‌است. بیشترین شهرت وی شاید به خاطر داستان‌های علمی - تخیلی بود و نقش پیشتازانه او در بالا بردن داستان‌های علمی - تخیلی از سطح مجلات بی‌ژرفا به سطح فکری مربوط به جامعه‌شناسی و تاریخ و ریاضیات و علم باشد. آسیموف همچنین داستان‌های اسرار گونه و معما گونه[۲] نیز نوشته‌است. از وی کتاب‌هایی در نقد مسائل فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، اخترشناسی، طنز، شکسپیر، کتاب مقدس و موضوعات زیاد دیگر نیز چاپ شده‌است.

قوانین رباتیک[ویرایش]

نوشتار اصلی: قوانین رباتیک آسیموف

 

آسیموف با کمک ویراستار انتشارات دابل‌دی سه قانون برای رباتهای پوزیترونی خود تدوین کرد که به قوانین رباتیک آسیموف مشهور شدند. قوانینی که همه رباتها در آثار آسیموف (و حتی بسیاری جاهای دیگر، حتی گاهی در صنعت) ملزم به پیروی از آنها به طور غریزی هستند:

1.      یک ربات نباید با ارتکاب عملی یا خودداری از انجام عملی باعث آسیب‌دیدن یک انسان شود.

2.      یک ربات باید از فرمانهای انسان‌ها تبعیت کند مگر اینکه آن فرمانها در تعارض با قانون نخست باشد.

3.      تا هنگامی که قانون نخست یا دوم زیرپا گذاشته نشده‌است ربات باید وجود خود را حفظ کرده و در بقای خود بکوشد.

پیش‌بینی‌ها[ویرایش]

وی در مقاله‌ای در سال ۱۹۶۴ پیش‌بینی‌های خود را در مورد جهان در ۵۰ سال آینده یعنی سال ۲۰۱۴ تشریح کرده بود. او این مطالب را به مناسبت افتتاح نمایشگاه بین المللی سال ۱۹۶۴ در نیویورک نوشته بود. هر چند موضوع اصلی این نمایشگاه بین المللی که به مدت تقریبا یک سال دایر بود "صلح از طریق تفاهم متقابل" بود، ولی امروزه بیش از هر چیز دیگری آن نمایشگاه را به خاطر پیش‌بینی‌هایش از آینده فن آوری به یاد می آورند.[۳]

پیش‌بینی‌های آسیموف در سال ۱۹۶۴ برای ۵۰ سال آینده (۲۰۱۴)[ویرایش]

·         ۱- ارتباطات، صوتی - تصویری خواهد شد و با استفاده از تلفن علاوه بر صدای طرف دیگر می توان تصویر او را نیز دید.

·         ۲- برقراری تماس مستقیم تلفنی با هر نقطه ای در جهان، حتی مرکز هواشناسی در قطب جنوب، میسر خواهد شد.

·         ۳- ربات ها در سال ۲۰۱۴ نه عمومیت خواهند یافت و نه کارشان عالی خواهد بود، ولی وجود خواهند داشت.

·         ۴- صفحات قابل آویختن به دیوار جای تلویزیون های معمولی را خواهند گرفت ولی مکعب های شفاف که امکان دیدن تصویر به شکل سه بعدی را فراهم خواهد کرد به مرور عرضه خواهند شد.

·         ۵- مکالمه و تماس با کره ماه دیگر چندان دشوار نخواهد بود.

·         ۶- وسایلی برای آشپزخانه طراحی و ساخته خواهند شد که "غذاهای آماده" را مهیا خواهند کرد، آب را گرم کرده و با آن قهوه درست خواهند کرد.

·         ۷ - حداقل یک یا دو مورد گیاه آزمایشگاهی که از انرژی نهفته در ستاره ها تغذیه می کنند وجود خواهد داشت.

·         ۸- برای ساختن خودروهایی که توسط یک ربات هدایت خواهند شد، تلاش های زیادی صورت خواهد گرفت.

·         ۹- تمام جمعیت جهان به طور یکسان و کامل از تمام وسایل و تکنولوژی جدید در آینده بهره مند نخواهند شد. درصد بیشتری به نسبت امروزه از به کارگیری این وسایل محروم خواهند بود. هر چند از نظر امکانات مادی زندگی آنها ممکن است به نسبت امروز وضعیت بهتری داشته باشند ولی از تازه ترین امکانات خلق شده توسط تکنولوژی عقب خواهند ماند.[۴]

گفتارها[ویرایش]

·         من نیکبخت بوده‌ام که با ذهنی پر تکاپو و کارآمد و با قدرتی برای واضح اندیشیدن و توانایی برای ابراز چنان اندیشه‌هایی زاده شده‌ام.

·         برای من مایه غرور است که هر چند ساعت شماطه داری دارم اما هیچ گاه آن را کوک نمی‌کنم و ساعت ۶ صبح خود از خواب بیدار می‌شوم، من هنوز به پدرم ثابت می‌کنم که آدم تنبلی نیستم.

·         اگر پزشکم به من بگوید، بیش از پنج دقیقه زنده نیستم، وقتم را تلف نخواهم کرد، سریعتر تایپ می‌کنم.


دانلود کتابهای داستان علمی-تخیلی آسیموف به فارسی