راوی زیارت
راوی و ناقل زیارت آل یاسین، ابوجعفر محمدبن عبداللّه بن جعفر حِمْیری
است که علمای علم رجال و حدیث، از او به وثاقت و بزرگی یاد کردهاند. [۱]
او کتابهایی تالیف کرده که به ظاهر هیچ یک در دسترس نیست و چون در اواخر
دوران غیبت صغری میزیسته، مکاتباتی با امام مهدی (ع) داشته است.
محتوای زیارت
این زیارت با ۲۳ سلام آغاز میشود: سلام اوّل به آل یس (عترت پیامبر) و
سلامهای بعدی هر یک با عنوان خاصی به حضرت مهدی(ع). در این زیارت به بخش
مهمی از معتقدات اسلامی و شیعی اشاره و ایمان به آنها برای زائر ضروری
خوانده شده: توحید، نبوت حضرت محمد(ص)، امامت یکایک ائمه، حقانیت رجعت،
مرگ، نکیر و منکر، قیامت، پل صراط، بهشت و جهنم و... .
پس از این، دعاهایی در زیارت نامه آمده که ترجمه بخشی از آن چنین است:
«خداوندا از تو میخواهم که بر محمد، پیامبر رحمتت، و پرتو نورت، درود
فرستی، و دلم را به نور یقین و سینهام را به نور ایمان و اندیشهام را
به نور نیتهای خوب و نصیبم را به نور دانش و نیرویم را با نور کار
(شایسته) و زبانم را به نور راستگویی آکنده سازی». آنگاه با درود بر امام
مهدی(ع) و دعا برای نصرت و سلامت و تعجیل در فرج و قیام، و پر شدن زمین از
عدل و داد و نابودی کافران، منافقان و دشمنان دین به پایان میرسد.
در این زیارت نامه ۱۲ بار واژه «حق» و ۱۲ مرتبه واژه «حجت» به کار
رفته است. این زیارت به تصریح برخی از علما، جامع و کامل و بهترین
زیارتهای امام مهدی(ع) است و آن را در همه اوقات میتوان قرائت کرد.
سند زیارت
قدیمیترین متنی که این زیارت در آن آمدهاست کتاب احتجاج است که از
تألیفات احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی میباشد. علامه مجلسی در سه جای
کتاب بحار الانوار آن را نقل کرده است. [۲][۳][۴].
شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان نخستین زیارتی را که برای امام
زمان نقل کرده زیارت آل یاسین است. سندهای این زیارت صحیح و معتبر بوده و
در مجامع مهم حدیثی و دعایی نقل گردیده است.[۵] بعضی از شیعیان به خواندن
این زیارت و دعای بعد از آن مداومت دارند، و جلسات خاصی برای خواندن آن به
طور دسته جمعی در بلاد مختلف شیعهنشین برگزار میگردد.
منظور از آل یاسین
ابن عامر و نافع و یعقوب از قُرّاء سبعه، «آل یاسین» در آیۀ ۱۳۰ سورۀ
صافّات: «سلامٌ علی ال یاسین»، را به مدّ خوانده و باقی قرّاء «إلیاسین»
خواندهاند.
آنان که «آل یاسین» خواندند آیه را اینگونه معنا کردهاند «سلام بر آل
محمد» و یاسین را نامی از نامهای حضرت محمد(ص) و آل یاسین را اهل بیت
پیامبر دانستهاند، و آنان که «إلیاسین» خواندند، گفتند این لغتی است برای
الیاس نبی، چنان که «اسماعیل و اسمعیل» و «میکایل و میکاییل و میکال»
نگارشهای مختلف یک مفهوماند. [۶] شیخ طوسی در تفسیر تبیان و طبرسی نیز در
مجمع البیان نزدیک به همین معانی را ذیل آیه ذکر کردهاند.
علامه طباطبایی در بحث روایی ذیل آیه [۷] از معانی الأخبار به اسنادش
از امام صادق(ع) و نیز از عیون اخبارالرضا نقل میکند که فرمودند: «یس»
محمد(ص) و ما «آل یس»، هستیم. که البته مبتنی بر قرائت «آل یس» است.
در تفسیر نمونه [۸] پس از نقل اقوال مختلف در قرائت «إل یاسین» و
معانی که بنابر هر قرائت پیدا میکند «آل یاسین» را به معنی خاندان پیامبر
اسلام(ص) یا خاندان «یاسین» پدر الیاس میداند.
بازگشت ضمیر مفرد در آیه بعد (« انّه من عبادنا المؤمنین؛ «او از
بندگان مؤمن ما بود») احتمال قرائت «إل یاسین» که منظور از آن الیاس نبی
باشد را تقویت میکند. هرچند،گاه ممکن است کلمهای به دو صورت خوانده شده و
در هر دو صورت معنی مناسبی داشته باشد. عترت پیامبر اکرم(ص) که عالم به
ظاهر و باطن آیات هستند،[۹]گاه در تأویل آیات همین گونه عمل کردهاند.
متن و ترجمه زیارت آل یاسین
سَلامٌ عَلَى آلِ
یس السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ وَ دَیَّانَ دِینِهِ السَّلامُ
عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا
حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ
کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ فِی آنَاءِ لَیْلِکَ
وَ أَطْرَافِ نَهَارِکَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی
أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ
وَکَّدَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ
الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْدا غَیْرَ
مَکْذُوبٍ السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ
تَقْعُدُ السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ السَّلامُ
عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَ
تَسْجُدُ السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ السَّلامُ
عَلَیْکَ حِینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ،
سلام بر خاندان یس، سلام بر تو اى
دعوت کننده به سوى خدا، و آگاه به آیاتش، سلام بر تو اى باب خدا و سیاستمدار
دینش، سلام بر تو اى خلیفه خدا و یاور حقّش، سلام بر تو اى حجّت خدا، و راهنما
به سوى اراده اش، سلام بر تو اى تلاوت کننده کتاب خدا و تفسیرکننده اش، سلام
بر تو در تمام ساعات شب و روز، سلام بر تو اى بجا مانده خدا در زمینش، سلام
بر تو اى پیمان خدا که آن را برگرفت و محکمش کرد، سلام بر تو اى وعده خدا
که آن را ضمانت نمود، سلام بر تو اى پرچم برافراشته و دانش سرریز، و فریادرس
و رحمت گسترده، و وعده بى دروغ، سلام بر تو هنگامى که بر مى خیزى، سلام بر
تو زمانى که مى نشینى، سلام بر تو وقتى که مىخوانى و بیان مى کنى،سلام بر
تو هنگامى که نماز مىخوانى و قنوت بجا مىآورى،سلام بر تو زمانى که رکوع و
سجود مى کنى،سلام بر تو وقتى که تهلیل و تکبیر مى گویى سلام بر تو
هنگامى که سپاس و استغفار مى کنى،
السَّلامُ
عَلَیْکَ حِینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِی السَّلامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ
إِذَا یَغْشَى وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا
الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُقَدَّمُ
الْمَأْمُولُ السَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلامِ أُشْهِدُکَ یَا
مَوْلایَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ
لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لا حَبِیبَ إِلا هُوَ وَ
أَهْلُهُ وَ أُشْهِدُکَ یَا مَوْلایَ أَنَّ عَلِیّا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ
حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَ الْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ وَ عَلِیَّ
بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ
جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَ
عَلِیَّ بْنَ مُوسَى حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ
عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ
أَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّةُ اللَّهِ ،
سلام بر تو زمانى که صبح و شام
مى کنى، سلام بر تو در شب هنگامى که مى پوشاند، و در روز وقتى که آشکار
مى شود، سلام بر تو اى پیشواى امین، سلام بر تو اى پیش نهاده آرزو شده، سلام
بر تو به همه سلامها، تو را گواه مىگیرم اى مولایم، که گواهى مى دهم معبودى
جز خدا نیست، یگانه است و شریکى ندارد، و محمد بنده و فرستاده اوست، محبوبى
جز او و اهل بیتش نیست و تو را گواه مى گیرم اى مولایم، بر اینکه على امیر
مؤمنان و حسن و حسین و على بن الحسین و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى
بن جعفر، و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن على، حجّتهاى
خدایند و گواهى مىدهم که تو حجّت خدایى،
أَنْتُمْ
الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ أَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لا رَیْبَ فِیهَا
یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْسا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ
أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرا وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ
نَاکِرا وَ نَکِیرا حَقٌّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ
حَقٌّ وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِرْصَادَ حَقٌّ وَ الْمِیزَانَ
حَقٌّ وَ الْحَشْرَ حَقٌّ وَ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ
حَقٌّ وَ الْوَعْدَ وَ الْوَعِیدَ بِهِمَا حَقٌّ یَا مَوْلایَ شَقِیَ مَنْ
خَالَفَکُمْ وَ سَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ فَاشْهَدْ عَلَى مَا أَشْهَدْتُکَ
عَلَیْهِ وَ أَنَا وَلِیٌّ لَکَ بَرِیءٌ مِنْ عَدُوِّکَ فَالْحَقُّ مَا
رَضِیتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا
أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسِی
مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ وَ
بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِکُمْ یَا مَوْلایَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ
وَ نُصْرَتِی مُعَدَّةٌ لَکُمْ وَ مَوَدَّتِی خَالِصَةٌ لَکُمْ آمِینَ
آمِینَ.
شما آغاز و انجام هستید، و همانا بازگشت
شما حق است، تردیدى در آن نیست، روزى که کسى را ایمانش سود نبخشد، که پیش از
این ایمان نیاورده بود یا در ایمانش کسب خیرى نکرده بود، و گواهى مىدهم که
مرگ، و ناکر و نکیر و زنده شدن و برانگیختن و صراط و کمینگاه و میزان و
گرد آوردن و حساب و بهشت و دوزخ و وعده و تهدید به هر دو حق است اى مولاى
من، بدبخت شد کسىکه با شما مخالفت ورزید، و خوشبخت شد کسىکه از شما اطاعت
کرد،پ س گواه باش بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم، و من دوست تو، و بیزار از
دشمن توام، پس حق آن است که شما به آن خشنود شدید، و باطل آن است که شما از
ان ناخشنود گشتید، و معروف آن است که شما به آن امر فرمودید، و منکر آن است
که شما از آن نهى کردید، پس نهاد من مؤمن به خداى یگانه بى شریک، و به رسول
او، و به امیر مؤمنان و به شماست اى مولاى من، به آغاز و انجام شما، و یارىام
براى شما آماده، و دوستى ام نسبت به شما بى آلایش است، اجابت فرما، اجابت
فرما.
و پس از آن، این دعا خوانده شود:
اللَّهُمَّ إِنِّی
أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ وَ
کَلِمَةِ نُورِکَ وَ أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِی نُورَ الْیَقِینِ وَ صَدْرِی
نُورَ الْإِیمَانِ وَ فِکْرِی نُورَ النِّیَّاتِ وَ عَزْمِی نُورَ
الْعِلْمِ وَ قُوَّتِی نُورَ الْعَمَلِ وَ لِسَانِی نُورَ الصِّدْقِ وَ
دِینِی نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِکَ وَ بَصَرِی نُورَ الضِّیَاءِ وَ
سَمْعِی نُورَ الْحِکْمَةِ وَ مَوَدَّتِی نُورَ الْمُوَالاةِ لِمُحَمَّدٍ
وَ آلِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ حَتَّى أَلْقَاکَ وَ قَدْ وَفَیْتُ
بِعَهْدِکَ وَ مِیثَاقِکَ فَتُغَشِّیَنِی رَحْمَتَکَ [رَحْمَتُکَ] یَا
وَلِیُّ یَا حَمِیدُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى [مُحَمَّدٍ] حُجَّتِکَ فِی
أَرْضِکَ وَ خَلِیفَتِکَ فِی بِلادِکَ وَ الدَّاعِی إِلَى سَبِیلِکَ وَ
الْقَائِمِ بِقِسْطِکَ وَ الثَّائِرِ بِأَمْرِکَ وَلِیِّ الْمُؤْمِنِینَ وَ
بَوَارِ الْکَافِرِینَ وَ مُجَلِّی الظُّلْمَةِ وَ مُنِیرِ الْحَقِّ وَ
النَّاطِقِ بِالْحِکْمَةِ وَ الصِّدْقِ وَ کَلِمَتِکَ التَّامَّةِ فِی
أَرْضِکَ الْمُرْتَقِبِ الْخَائِفِ وَ الْوَلِیِّ النَّاصِحِ،
خدایا من از تو مى خواهم که بر محمّد
پیامبر رحمتت، و کلمه نورت درود فرستى، و پر کنى دلم را با نور یقین، و
سینه ام را با نور ایمان، و فکرم را با نور تصمیم، و اراده ام را با نور
دانش، و نیرویم را با نور عمل، و زبانم را با نور راستى، و دینم را با نور
بینایى از سوى خود، و دیده ام را با نور روشنایى، و گوشم را با نور حکمت، و
مودّتم را با نور دوستى محمّد و خاندانش (درود بر ایشان) تا دیدارت کنم
درحالىکه به عهد و پیمانت وفا کرده ام، پس فرا بگیرد رحمتت مرا اى سرپرست و
اى ستوده، خدایا درود فرست بر [محمّد] (نام مبارک امام دوازدهم) حجّتت در
زمینت، و خلیفه ات در کشورهایت، و دعوت کننده به راهت، و قیام کننده به
عدلت، و انقلاب کننده به فرمانت، ولی و دوست اهل ایمان و نابودکننده کافران، و
زداینده تاریکى، و روشنی بخش حق، و گویاى به حکمت و راستى، و کلمه تمامت در
زمین، آن منتظر بیمناک، و ولىّ خیرخواه،
سَفِینَةِ
النَّجَاةِ وَ عَلَمِ الْهُدَى وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَى وَ خَیْرِ مَنْ
تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَى وَ مُجَلِّی الْعَمَى [الْغَمَّاءِ] الَّذِی
یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلا وَ قِسْطا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا
إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِیِّکَ وَ
ابْنِ أَوْلِیَائِکَ الَّذِینَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ
حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیرا
اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِینِکَ وَ انْصُرْ بِهِ
أَوْلِیَاءَکَ وَ أَوْلِیَاءَهُ وَ شِیعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا
مِنْهُمُ اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ
شَرِّ جَمِیعِ خَلْقِکَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ
خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ
مِنْ أَنْ یُوصَلَ إِلَیْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَ آلَ
رَسُولِکَ ،
کشتى نجات، و پرچم هدایت، و روشنى دیدگان
مردم، و بهترین کسىکه جامه و رداى خلافت پوشید، و زداینده کوردلى، که زمین
را پر از عدل و داد مى کند، چنانکه از ستم ستمکاران پر شده که تو بر هرچیز
توانایى. خدایا درود فرست بر ولىّ ات و فرزند اولیایت، آنانکه اطاعتشان را
لازم نمودى و حقّشان را واجب کردى، و پلیدى را از ایشان زدودى، و پاکشان
نمودى پاک ساختنى درخور. خدایا او را یارى کن، و به وسیله او براى دینت
پیروزى آور، و اولیایت، و اولیایش، و پیروان و یارانش را، به سبب او یارى
ده. خدایا پناهش ده از شرّ هر متجاوز و سرکش، و از شرّ تمام آفریدگانت، و او
را محافظت فرما از پیش رو و پشت سرش، و از راست و چپ، و از او پاسدارى کن، و از
اینکه به او آسیبى رسد نگهدارىاش فرما، و حفظ کن بوسیله او رسول و خاندان
رسولت را،
وَ أَظْهِرْ بِهِ
الْعَدْلَ وَ أَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِیهِ وَ اخْذُلْ
خَاذِلِیهِ وَ اقْصِمْ قَاصِمِیهِ وَ اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْکُفْرِ
وَ اقْتُلْ بِهِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ جَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ
حَیْثُ کَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا بَرِّهَا وَ
بَحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلا وَ أَظْهِرْ بِهِ دِینَ
نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْنِی اللَّهُمَّ مِنْ
أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ أَرِنِی فِی
آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ مَا یَأْمُلُونَ وَ فِی عَدُوِّهِمْ
مَا یَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ
یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .
و عدالت را به وسیله او آشکار نما، و او
را به پیروزى تایید کن، و یاورش را یارى ده، و واگذارنده اش را به خوارى
نشان و شکننده اش را بشکن، و به وسیله او گردنکشان کفر را درهم بکوب، و
کافران را به قتل برسان و منافقان و همه بى دینان را از میان بردار هر کجا
که باشند، از مشارق و مغارب زمین، و خشکى و دریاى کره خاک، و به وسیله او زمین
را از عدالت پر کن، و دین پیامبرت را به او نمایان ساز، خدایا قرار ده مرا
از یاوران، و کمککاران و پیروان و شیعیانش، و به من بنمایان در باره خاندان
محمد (درود بر ایشان)، آنچه آنان آرزو دارند، و درباره دشمنانشان آنچه از آن
پرهیز مى نمایند اى معبود حق آمین، اى صاحب بزرگى و بزرگوارى، اى مهربانترین
مهربانان.
پی نوشت:
1- الاحتجاج، ج ۲، ص۴۹۲
2- بحار الانوار جلد ۵۳، صص ۱۷۱ – ۱۷۳؛
3- بحار الانوار جلد ۹۴، ص۲ – ۵
4- بحار الانوار جلد ۱۰۲، ص۸۱- ۸۳
5- مستدرکالوسائل، ج ۱۰، ص۳۶۴، بحارالانوار، ج ۵۳، ص۱۷۱
6- راضی، ابوالفتح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تصحیح دکتر محمد جعفر یاحقی ـ دکتر محمد مهدی ناصح، ج ۱۶، ص۲۳۴
7- طباطبائی'، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن ج ۱۷، ص۱۵۹
8- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، قم،ج۱۹ ص۱۴۵
9- وَ ما یعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ
اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم: تأویلش را جز خدا و ریشهداران در
دانش کسی نمیداند. آل عمران/۷
منابع:
- قرآن کریم
- علامه مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، دارالکتب اسلامیة، تهران، ۱۳۶۲ ش.
- نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت: لاحیاء التراث، طبعة الاولی، قم، ۱۴۰۷ ق.
- طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن
- طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، نجف، دارالنعمان، ۱۳۸۶ ق
- ابوالفتح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تصحیح دکتر محمد جعفر یاحقی ـ دکتر محمد مهدی ناصح
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، قم
- ویکی شیعه