واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

آیا تفکر دانش‌بنیان اقتصاد ایران را تغییر می‌دهد؟+ نقدی بر محور نخبگان و لیاقت جامعه

  • فرستنده : modir info
  • پنجشنبه 29 مهر 1395

سورنا ستاری؛ معاون علمی‌وفناوری رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان در «دهمین همایش ملی نخبگان فردا» با اشاره به لزوم فرهنگ‌سازی در حوزه اقتصاد دانش بنیان، گفت: مهمترین و بزرگترین سرمایه‌های هر کشوری نیروی‌انسانی آن است.
وی افزود: ایران به لحاظ داشتن نیروی انسانی کشور فوق‌العاده است و این مهم نه به دلیل وجود ذخایر متعدد نفت و گاز بلکه به‌خاطر تعداد بالای نیروی‌انسانی جوان و متخصص است.
ستاری ادامه داد: در دنیای امروز، صرف برخورداری از ماده خام و اولیه اهمیتی ندارد بلکه وجود ذخایر طبیعی تنها زمانی ارزشمند است که نیروی‌انسانی متخصص برای تبدیل آن به ارزش‌افزوده حضور داشته باشد.

معاون علمی‌وفناوری رئیس‌جمهور تصریح کرد: فروش ماده اولیه و خام‌فروشی هنر نیست خاصه برای کشوری که به اندازه تمام تاریخ قدمت دارد و همواره معیادگاه تربیت افرادی شاخص و نوآور در حوزه علم و فناوری و به‌کارگیری آن بوده است. تاریخ ایران مرهون نفت و گاز و دیگر منابع نیست بلکه عظمت ایران امروزی مدیون افرادی مانند ابن‌هیثم، بوعلی، ابوریحان، فارابی، حافظ و سعدی است که هر یک در زمان خود سرآمد بودند.
رئیس بنیاد ملی نخبگان اظهار داشت: بعد کشف نفت، مسیر جامعه ایرانی تغییر کرد و به‌جای نیروی‌انسانی، معادن و منابع را مهمترین سرمایۀ خود دانست. همین اشتباه سبب ایجاد فرهنگی نادرست شد که سال‌‌ها جامعه ایرانی را از مسیر خود منحرف کرد و کشور را به جایی رساند که به تعبیر مقام‌معظم رهبری مانند «بچه‌پولدار» به درآمدهای نفتی وابسته شد.
وی خاطرنشان کرد: کشور برای بازگشت به گذشته پرافتخار خود و معرفی سیستمی جدید به همه دنیا نیازمند سرمایه‌گذاری روی نیروی‌انسانی خود است و این مهم میسر نمی‌شود مگر با فرهنگسازی و تغییر فرهنگ عمومی جامعه.
رئیس هیات امنای صندوق حمایت از پژوهشگران یادآور شد: حضور بیش از 30 میلیون جوان یک مزیت بی‌نظیر برای کشور است بطوری که کمتر کشوری از این ظرفیت برخودار است. از سوی دیگر 5 میلیون دانشجو و جای گرفتن در رتبه پنجم تربیت مهندس در جهان، ایران را به کشوری فوق‌العاده در جهان تبدیل کرده است. به‌همین دلیل بنیاد ملی نخبگان رسالت خود را گفتمان‌سازی و فرهنگسازی صحیح در حوزه نخبگان قرار داده و معتقدم کار ما در معاونت علمی و بنیاد نرم‌افزاری است که باید بر سخت‌افزار کشور سوار شود.
معاون علمی‌وفناوری رئیس‌جمهور با اشاره به لزوم حضور بخش‌خصوصی در فضای نخبگانی، خاطرنشان کرد: یکی از مکان‌هایی که باید هدف سرمایه‌گذاری بخش‌خصوصی باشد، در کنار شرکت های دانش بنیان استارتاپ‌ها هستند که خوشبختانه در سال‌های گذشته این رویداد توانسته است به‌خوبی جایگاه خود را تثبیت کند.
رئیس بنیاد ملی نخبگان با بیان اینکه ایجاد هر تغییری نیازمند صرف هزینه است، یادآورد شد: رسالت بنیاد ملی نخبگان آماده کردن نیروی‌های مستعدبرتر برای هزینه دادن و کمک به کشور است. به‌عبارت دیگر این نهاد قصد ندارد به‌عنوان مرکز رفاهی عمل کند بلکه در تلاش است مستعدان‌برتر را به مسیری هدایت کند که برای ایجاد تغییر در جامعه خود را مسؤول دانسته و داشته‌های خود را هزینه کنند. باید دانست اخذ رتبه‌برتر در کنکور سراسری ابتدای راه است و افراد برگزیده بیش از هر کس باید برای استعداد خود ارزش قائل شده و آن را برای ایجاد تغییر مثبت در جامعه توانمند و در نهایت هزینه کنند.
ستاری با اشاره به مشکلات موجود در صنعت کشور، تصریح کرد: آنجه امروز به‌عنوان صنعت مطرح می‌شود در واقع کارخانه است و نه صنعت! صرف افزایش تعداد کارخانه‌ها و تولیدات آنها کشور را به کشوری صنعتی تبدیل نمی‌کند. صنعت در ماشین‌سازی و طراحی، دانش‌فنی و فناوری، ایده‌نو و عملیاتی کردن آن معنا می‌شود.
وی ضمن اعلام خبر ورود شرکت‌های دانش‌بنیان به بورس، با اشاره به اینکه جامعه برای پیشرفت و رسیدن به توسعه نیازمند تفکر دانش‌بنیان است، افزود: ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان امروزه، موجی بزرگ شده و در آینده‌ای نزدیک به یک سونامی تبدیل می‌شود که همه ارکان اقتصادی کشور را در برمی‌گیرد. در حال حاضر نیز اشتغال زایی و درآمدهای بسیار بالایی در شرکت‌های دانش‌بنیان حاصل شده است. این مسیر، راه صحیح برای رسیدن به توسعه است. باید دانست هیچ کشوری با خام‌فروشی و یا فروش ماده اولیه به توسعه نرسیده است.
معاون علمی‌وفناوری رئیس‌جمهور با اشاره به لزوم حرکت دانشگاه‌ها به سمت استقلال و خودکفایی مالی، دانشگاه دولتی را یکی از سدهای بزرگ کشور برای رسیدن به هدف تعیین‌شده برشمرد و اظهار داشت: نگرش دانشگاه باید تغییر کند! دانشگاه باید به نقطه‌ای برسد که فارغ از پول دولت و با تکیه بر تولید دانش‌فنی و فناوری و همچنین ایجاد شرکت‌ و فروش ایده خود را اداره کند. دانشگاه دولتی هرگز نمی‌تواند و نمی‌خواهد در رقابت اقتصادی شرکت کند چرا که نیازی احساس نمی‌کند.
استخدام دولتی و تفکر کارمندی آفت فضای نخبگانی است
وی با اشاره به اینکه مستعدبرتر باید خود را به فردی تاثیرگذار در جامعه تبدیل کند، تغییر نگرش اشتغال را یکی از ملزومات فضای نخبگانی دانست و گفت: استخدام دولتی و تفکر کارمندی آفت فضای نخبگانی است.
مستعد برتر فردی است که می‌تواند با استعداد برتر و اعتماد به‌نفس خود در عرصه کارآفرینی و اشتغال‌زایی حضور موثر داشته و به جای اینکه بارمالی بر کشور تحمیل کند، اقتصاد را رونق بخشد.
ستاری در پایان تصریح کرد: مستعد برتر باید بداند کشور برای رسیدن او به این نقطه هزینه کرده و اجازه دیده‌شدن به او داده است. پس اهداف خود را بلند و در راستای پیشرفت جامعه بومی ترسیم کرده و برای رسیدن به آنها از هیچ تلاشی کوتاهی نکند.

منبع: اخبار کارآفرینی و استارتاپ ها مدیراینفو

تکمیل مطلب از واحد:
 نقدی بر محور نخبگان و لیاقت جامعه
 بیشتر نظرات ایشان از جهاتی مورد قبول است و امیدواریم خوشبینی های ایشان در پیش بینی هایشان تحقق یابد  ولی نکته مهمی که باید در نظر گرفت این است که هر نخبه فکری که مجموعه ای از هوش، شخصیت، هدفداری و انضباط و تلاش، فرصتهای زمانی و مالی و امکاناتی صرف شده برای شکوفایی نسبی او تا این لحظه، برای نخبه شدنش مؤثر بوده است، را نباید موجودی بدون نیازهای انسانی فرض کرد و از او انتظار داشت تماماً با فداکاری برای جامعه ای کار و تلاش کند که قدر او را نمی دانند و انکارش می کنند و بارهای وظیفۀ خود را ناعادلانه به دوش او می گذارند و حقوقش را ادا نمی کنند. یک نخبه یا انسان خوب، یک "محکوم" نیست که قرار باشد حقش را دیگران بردارند و بخورند (یا حداقل رعایت نکنند)، و وظیفه او گذشت و فداکاری و تلاش خیرخواهانه و بدون چشمداشت باشد. یک جامعه باید "لیاقت" نخبگان خود را داشته باشد و اگر ندارد به دنبال بدست آوردن آن لیاقتها باشد، وگرنه نخبه خیلی زودتر از عامه تشخیص خواهد داد و راه خود را جدا می کند و آنها را از کار و حضور و فکر خود محروم می کند،  و در این جدا شدن، جامعه عوام زده بیش از او ضرر می کند. جامعه ما نموداری از این فرایند است که با وجود امکانات مالی و ... زیاد و به دلیل کنار گذاشتن بسیاری از نخبگانش، در بحرانهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی، و ... غوطه ور و ظاهراً فعلاً تاحدودی شناور است.
هرگاه حکومت یا اندیشمند بخواهد چاره جویی کند باید "عدالت" و "تعادل" در چاره جوییهایش حاکم باشد و از کیسه دیگران خرج نکند، چرا که آن دیگران زود یا دیر کنار خواهند کشید و چاره جوی مذکور را با نسخه هایش به حال خود خواهند گذاشت تا بارهای آن و نتایج آن را به دوش بکشد.
اگر نخبه ای یا هر فردی خواست با قناعت و فداکاری عمل کند و فراتر از "عدالت"، "خیرخواه" باشد، آن یک امر فوق العاده (بالاتر از عادی) و یک نشان از والایی اوست و یک انتخاب اخلاقی و فقط و فقط در اختیار خود اوست، و خیر و رحمت اوست برای دیگران، و نباید از طرف دیگران وظیفۀ او تلقی شود. این یک اشتباه محاسباتی برای یک تدبیرگر و چاره جو و سیاست گذار است خصوصاً هنگامی که در همین جامعه و حکومت، فسادهای مالی بزرگ تا کوچک، از جانب آدمهای نالایق و بی اخلاق درحال مشاهده است.
البته اگر جامعه بتواند نخبگانی تربیت کند که علاوه بر نخبگی علمی- فکری، نخبگی اخلاقی و شخصیتی هم داشته باشند و حاضر به فداکاری و گذشت و قناعت، و دارای استقامت در مسیر اصلاح محیط و جامعه باشند، و مجهز به شناخت آرمانهای واقعگرایانه و توان تعریف راه (مسیر) و برنامه و پیگیری آن باشند، این بزرگترین سرمایه آن جامعه خواهد بود و اگر امیدی باشد به چنین سرمایه ایست. برای تربیت چنین نخبگانی نمی توان یک روند تربیتی-آموزشی نامتعادل و ناعادلانه تعریف کرد چرا که از آن کوزه، عمدتاً افراد نامتعادل، و به فرض نخبگی، نخبگانی خودخواه و فرصت طلب بیرون خواهد تراوید. اگر او تعادل و عدالت را در مسیر تربیتی و زندگی خود بطور نسبی دید و آموخت و ارزشهای واقعی را شناخت، آنگاه در پی اصلاح و تکامل خود، محیط و جامعه خود با اتکا به تواناییهایش خواهد رفت (آن هم به شرط آنکه حجم انکار و کارشکنی محیط به حد سرخوردگی و ناامیدی و بی تفاوتی او نرسد) و شاید سپس برای ادامه تکامل وجودیش به خصوصیات متعالی همچون گذشت، فداکاری و قناعت، و عمل معنوی (عملی که برای بدست آوردن نتایج معنوی انجام می شود) بیشتر برسد.
 باز هم این مراحل مربوط و در اختیار خود اوست و انتظارِ چنین بودن از جانب دیگران به عنوان وظیفۀ او، نادرست و زیاده خواهی و پرتوقعی است. محیط و دیگران نمی توانند بگویند ما حق تو را رعایت نمی کنیم و منافع آن را برای خودمان برمی داریم (می خوریم) و شما هم برای تعالی و اصلاح جامعه و وضع ما خوب کار و ایثار کن. اینطور تقسیمِ کار (!) عقیم و محکوم به ناپایداری و فروپاشی است.
به امید حرکت افراد و جامعه و حکومت ما به سوی تحقق بیشتر "عدالت و تعادل" در امور جزئی تا کلی، که این در هر زمان عامل قوام، قدرت، پایداری و تکامل آنها خواهد شد.



مرتبط:

* انواع عقل و وعده تکمیل آنها در ظهور

* مقاله و پایان نامه (و کتاب) خریدن، از دانشجویان به بعضی استادان دانشگاه هم رسیده است



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد