واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

سخن‌رانی دکتر بیژن عبدالکریمی درباره دینداری در جهان پسامدرن، رمضان 1402

با یک سطل ماست نمی‌توان با سونامی پسامدرن مقابله کرد/ دین آینده، مذهب عشق است نه ترس
‌همان‌طور که با ظهور مدرنیته، همه عوالم کهن به پایان رسید، با جهان پسامدرن هم، هرچه در جهان مدرن سفت و متصلب بود، دود شد و به هوا رفت
   در نخستین جلسه از سلسله نشست‌های «دین‌داری و دین‌گریزی در ایران امروز»، که به مناسبت ماه مبارک رمضان که به همت انجمن اندیشه و قلم و کانون توحید آغاز شده است، بیژن عبدالکریمی با موضوع «سنت دینی در ایران و دومین شکاف تمدنی» سخن‌رانی کرد.

  در برابر سیلی پسامدرن هم غافل‌گیر شدیم

  به گزارش عصر ایران، این استاد فلسفه دانشگاه، نخستین مواجهه ایرانیان با تمدن غرب را مربوط به جنگ‌های ایران و روس دانست که با ویران شدن برج و باروهای عالم سنت بر سر ایرانیان، اولین شکاف تمدنی را در ایران رقم زد و نیم قرن اخیر را زمان دومین شکاف تمدنی ما دانست که با انقلاب اسلامی نیز مصادف شده است.

  وی تأکید کرد: سنت تاریخی و معنوی ایرانیان، با اسلام آغاز نشده؛ بلکه یک سنت چندهزارساله است که ایران را به یکی از مهم ترین کانون‌های معنوی جهان تبدیل کرده است اما امروز جامعه ما با این سنت تاریخی و معنوی دچار شکاف شده و باید پرسید آینده سنت و تفکر معنوی و آینده تشیع و اسلام در ایران چگونه است؟

  عبدالکریمی اضافه کرد: نوعی بی‌تفاوتی به شعائر در میان جوانان بسط یافته است. نه فقط در فضاهای روشنفکری که حتی در تک‌تک خانه‌های ما، شک جان گرفته و همه چیز پادرهواست. مناسبات اخلاقی و خانوادگی، روابط جنسی و روابط اجتماعی تغییریافته و حتی گاه می‌پرسند:‌ چه کسی گفته قران کتاب خداست؟ 

نه قدرت سیاسی و نه اپوزیسیون درکی از دنیای جدید ندارند

  او درباره تفاوت جهت‌گیری‌های ضد سنت در مشروطه با امروز، گفت: گسست تاریخی ما معنای مضاعفی پیدا کرده که در هیچ دوره تاریخی شاهدش نبودیم. جامعه ایرانی در حال یک پوست‌اندازی عمیق تاریخی و فاصله‌گیری از میراث تاریخی و اسلام و تشیع است و به عقلانیت جدید و سکولاریسم و نیهلیسم حاصل از آن روی می‌آورد.

  این استاد فلسفه ابراز کرد: ما با سونامی جدیدی روبه‌رو هستیم. جهان اسلام و کشور ما هنوز از سیلی مدرنیته گیج و گنگ بود که سیلی پسامدرنیته بر گونه‌های ما نواخته شد. به دنبال سونامی مدرنیته، هنوز نتواتسته بودیم خانمانی برپا کنیم که سونامی‌یی بمراتب قدرتمندتر، کاشانه فرهنگی ما را دارد همچون پر کاهی بازی می‌دهد

   عبدالکریمی افزود: توفان، برخاسته و ما اصلا آماده مواجهه با آن نیستیم. روحانیت ما، قدرت سیاسی ما و گفتمان انقلاب ما، دانشگاهیان و روشنفکران ما هیچ‌کدام آماده مواجهه با این سونامی نیستند. همه درگیر سیاست‌اند و به مسائل تمدنی و تاریخی و فرهنگی توجهی ندارند. گوش‌ها کر است. ما در آینده با بحران‌های شدید هویتی، اجتماعی و تاریخی و حتی سیاسی و امنیتی مواجهیم.

  عبدالکریمی با اشاره به مواجهه خود با دیدگاه‌های عجیب دانشجویانش گفت: نسل جدید می‌گوید تجزیه چه اشکالی دارد؟ مگر وطن یک کلمه مقدس است؟ اصلا چه ضرورتی دارد اخلاقی زندگی کنیم؟ چه کسی گفته خانواده مقدس است؟

  این استاد فلسفه، تصریح کرد: بدترین خطا، برخورد پلیسی- امنیتی با این شکاف تمدنی است‌؛ اینکه فکر کنیم این یک مساله سطحی و لجبازی چند بچه است، یا یک مساله سیاسی است، یا حاصل تبلیغات رسانه‌های بیگانه است. نمی‌گویم اینها نیست، اما می‌گویم هسته مرکزی بحث را باید در جای دیگری جست‌وجو کرد.

  وی با ابراز تاسف از عدم توجه به مواجهه فلسفی و پدیدارشناسانه با مسائل در کشور، گفت: گوش قدرت سیاسی ما و حتی اپوزیسیون ما نسبت به تفکر کر است و همه چیز را در سطح مبتذل بازی قدرت و مطالبات سیاسی می‌بینند. نگرانی من سیاسی نیست، یک نگرانی فرهنگی تمدنی است و نسبت به این روند نگرانم. 

  عبدالکریمی با انتقاد از کسانی که شعار وا اسلاما سر می‌دهند، گفت:من می‌خواهم در کنار حوزه‌های علمیه و گفتمان انقلاب اسلامی باشم. اما می‌گویم بدون فلسفه، نمی‌توانیم شناخت درستی از مساله داشته باشیم.

  وی همچنین با اشاره به کسانی که او را به محافظه‌کاری و باج دادن به حکومت متهم می‌کنند، گفت: اپوزیسیون ما درکی از نیهیلیسم و بی‌تاریخی و بی‌ماوا و بی‌خانمانی یک ملت ندارد.

روحانیت و دانشگاه ما دچار تاخر تمدنی هستند

   عبدالکریمی ادامه داد: همان‌طور که با ظهور مدرنیته، همه عوالم کهن به پایان رسید، با جهان پسامدرن هم، هرچه در جهان مدرن سفت و متصلب بود، دود شد و به هوا رفت. روند تکوین تاریخ واحد جهانی یا همان دهکده جهانی با مدرنیته شروع شد و در اتفاقات نیم قرن اخیر به شدت سرعت گرفته است. دیگرتاریخ‌های محلی بصورت مطلق نداریم و تاریخ واحد جهانی با هژمونی غرب در حال شکل‌گیری است.

  عبدالکریمی، با اشاره به تفاوت‌های مدرنتیه متقدم و متاخر، روحانیت و دانشگاهیان را دچار تأخر تمدنی خواند که هنوز به ارزش‌های قرن 18 و 19 می‌اندیشند و اضافه کرد: احکام و قواعد مدرنیته متاخر با مدرنیته متقدم خیلی فرق دارد، اما متاسفانه هم حوزه‌های علمیه ما و هم دانشگاهیان و غالب طبقه متوسط و روشنفکران ما هنوز در عالم مدرنیته متقدم هستند.‌ مثلا دنبال انقلاب سیاسی هستند، بی‌خبر از اینکه انقلاب سیاسی پدیدۀ دورۀ متقدم است و در شرایط پسامدرن، اصلا انقلاب معنا ندارد و هیچ زمینه‌ای برای آن نیست. 

  این استاد فلسفه دانشگاه آزاد، با اشاره به شکست ایدئولوژی در فروپاشی شوروی گفت: امروز نیز، ظهور شبکه جهانی ارتباطات و اطلاعات، مفهوم زمان و مکان را کاملا از بین برد، مرزهای جغرافیایی فروریخت و همه مرجعیت‌های دینی ناکارآمد شدند؛ حتی مرجعیت پدر و مادر و معلم و استاد.

  عبدالکریمی با اشاره به عصر روشن‌گری و فروریختن الهیات مسیحی بر اثر جنایات کلیسا و روی آوردن بشر مدرن به عقل خودبنیاد، گفت: اما جهان در عصر ما بی‌متافیزیک است. شأن و جایگاه انسان کجاست؟ نوعی بدبینی و ناباوری نسبت به آرمان‌های سنت و مدرنیته شکل گرفته است. دیگرنه تنها روایت نظام‌های الهیاتی که حتی روایت علم از انسان و جهان مطلق گرفته نمی‌شود‌. دیگر نه لیبرالیسم و دموکراسی، نه ناسیونالیسم یونانی و نص‌گرایی، نه سکولاریسم، نه قدسی‌اندیشی شرقی، هیچ‌کدام دل‌های ما را گرم نمی‌کند. توفانی از درهم شکستگی، بی‌ریشگی و بی‌معنایی در راه است.

  تفسیر ایدئولوژیک از دین، گوساله سامری زمان ماست

این استاد دانشگاه، سخن از امر معنوی و دینی را برای نسل‌های جدید بسیار دشوار خواند و گفت: روح فرهنگ به تفکر است و روح تفکر به پرسش‌های بنیادین است، همان که در جامعه ما سرکوب می‌شود. روحانیت ما یک نهاد فرهنگی است که حافظ فرهنگ ماست و من دست‌شان را می‌بوسم که این خانه را برای ما نگه داشتند، اما این خانه تفکر ندارد. متاسفانه روحانیت ما فاقد فرهنگ و تفکر فلسفی و اسیر اخباری‌گری و ذات‌اندیشی و فقه‌محوری است. همین باعث شده فرهنگ‌ما رو به اضمحلال برود و توان مقاومت نداشته باشد‌. البته روشن‌فکران ما هم وضع بهتری ندارند و درگیر مقولات ایدئولوژیک و شبه‌ایدئولوژیک و دانشگاه‌های ما هم مشغول بازی‌های احمقانه صدور مدرک‌اند و از حکمت و فلسفه به دور.

  عبدالکریمی ابراز کرد: روحانیت ما دچار تأخر تاریخی است و سوژه مدرن را درک نکرده و با یک پدیده آنتولوژیک مواجه است. با یک سطل ماست نمی شود با سونامی پسامدرن مقابله کند. با تازیانه و نهاد امر به معروف و نهی از منکر نمی توان با یک رویداد تاریخی مقابله کرد. این درد را به که بگوییم؟ سیستمی ساخته‌اند به نام دین و تمام هم و غم آن دفاع از این سیستم به نحو جدلی است. 

  به عقیده او، تفسیر ایدئولوژیک از دین، دین را در جامعه ما عرفی و دست مالی کرده و از آن اسب تروا ساخته است. وی در این باره ابراز عقید کرد تفسیر ایدئولوژیک از دین، قلعه ایمان را فتح می‌کند و به دشمن تحویل می‌دهد. گوساله سامری زمان ماست که ندای بشری را می‌خواهد جانشین لوگوس یا کلمه الله کند. 

  وی توضیح داد: در این جهان، حقیقتی هست که جان بشر به آن بسته است و این ندا از اعماق هستی ما را به خود فرامی‌خواند و دین یعنی شنیدن این ندا و هم‌نوایی با آن. اما ما پاره‌ای جهت‌گیری‌های سیاسی اجتماعی یا نظام‌های الهیاتی را که برساخت تاریخی است، می‌خواهیم جانشین این ندا کنیم.

  وی با اشاره به دو رویکرد تن دادن به غربزدگی جهانی و نیهیلیسم عصر پسامدرن یا تن دادن به بنیادگرایی، گفت: کسانی که بخواهند در برابر این دو رویکرد بایستند، راه دشواری در پیش دارند. باید جبهه جدیدی گشود و به پارادایم دیگری اندیشید که نشان دهد واقعیت موجود تاریخی ما با سنت دینی و معنوی ما خیلی فاصله دارد و قصه پاپ و مسیح، یکی نیست. 

   این استاد دانشگاه تاکید کرد: نباید به خاطر پیوند پاپ و قدرت، مسیح را قربانی کنیم. 

    دین مرجعیت محور پایان یافته است

   وی در بیان دشواری‌های دفاع از امر دینی در جهان جدید، گفت: در جهان جدید فراروایت‌ها فروریخته و این تفسیر که اسلام یک فراروایت و یگانه روایت از جهان است نمی‌تواند در جهان پسامتافیزیک مخاطبی پیدا کند. دین مرجعیت‌محور پایان یافته و جهان پسامدرن دوران آزادی سوژه از مرجعیت‌هاست. دیگر نمی‎توان بر جایگاه مرجعیت‌های کهن تکیه کرد. باید با زبان دیگری با این مخاطب برخورد کرد. 

   عبدالکریمی با بیان اینکه فردگرایی در دوران ما به اوج رسیده و انسان‌ها اتمیزه شده‌اند، ابراز کرد: دینی که دین هویتی و جمعی باشد جواب‌گو نیست. تعابیری مانند ما مسلمان‌ها، ما مسیحی‌ها، نشانه دین هویتی است. دین ترس دیگر جوابگو نیست و دین آینده باید مذهب عشق باشد. دینی که فرد در درون خود زیسته، نه دینی که نهادها و مرجعیت‌های اجتماعی برایش تعیین کردند، دینی است که به انسان می‌آموزد بر خود متکی باشد. چقدر زشت است کسانی به زور شمشیر و ترس بخواهند دین را ترویج دهند؛ آن هم در جهانی که دموکراسی را تجربه کرده است.


   این استاد دانشگاه، عصر کنونی را عصر تفسیر و هرمنوتیک خواند و ابراز کرد: دین تجربه زیسته حاصل گفت‌وگوست و عصر منبر پایان یافته است. علم جدید حادثه‌ای یگانه و بزرگ در تاریخ بشری است. از سویی، بشر نمی‌تواند نسبت به تجربیات زیسته خود بی‌تفاوت باشد. اگر جهان اسلام نتواند جایگاه مشخصی برای علم جدید و تجربیات بشری در نظام معرفتی خود پیدا کند با بحران‌های عدیده مواجه خواهد بود. فقهی که علم جدید در آن جایی ندارد، برای جهان آینده حرفی برای گفتن ندارد. اگر امر دینی در عرف و فقه و شریعت در برابر تجربیات بشری و عرف قرار گیرد، مخاطب مقاومت خواهد کرد.


8325442050

چیزهایی که سلامت روانی فرد را بهبود می‌دهند

زندگی در هر محیطی که به احساسات و عواطف آسیب وارد می کند - سوء استفاده، بحث و جدل های مداوم، مشکلات مالی، یا هر چیز دیگر - روند بهبود بیماری روانی را اگر غیر ممکن نسازد، هر چه بیشتر چالش برانگیز می کند.

اگر فردی مبتلا به بیماری روانی هستید یا در تلاش برای مراقبت از فردی مبتلا به بیماری های روانی هستید، سردرگمی، ترس، و اضطراب می توانند شرایطی طاقت فرسا را ایجاد کنند.

عاداتی که سلامت روانی شما را تغییر می‌دهند

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "پاور آو پازیتیویتی"، بیماری روانی شرایطی گیج کننده را ایجاد می کند. در میان تلاش برای درک شرایط مبهم، ارزیابی گزینه های درمان، و تفکر درباره آینده فرد، تجربه احساس ناامیدی چندان غیر منتظره نخواهد بود.

اما همواره امید وجود دارد.

در شرایطی که بیماری روانی ممکن است تنها از راه تغییرات سبک زندگی قابل درمان یا غیر قابل درمان باشد، این قبیل تغییرات اغلب تعدادی از نشانه های مرتبط با بیماری را کاهش می دهند. در پیوند با یک برنامه درمانی زیر نظارت پزشک، تغییر عادات زندگی یک فرد می تواند آهنگ روند بهبودی را تسریع کند.

زندگی در شرایطی پایدار

زندگی در هر محیطی که به احساسات و عواطف آسیب وارد می کند - سوء استفاده، بحث و جدل های مداوم، مشکلات مالی، یا هر چیز دیگر - روند بهبود بیماری روانی را اگر غیر ممکن نسازد، هر چه بیشتر چالش برانگیز می کند.

سوء استفاده به هر نوعی - عاطفی، روانی یا جسمانی - یک کاتالیزور شایع برای ابتلا به مشکلات روانی است. کودکان آسیب پذیرترین افراد در این زمینه هستند و به طور ویژه مستعد تجربه پیامدهای شدید سوء استفاده هستند.

اگر در میان افرادی قرار دارید که از آنها سوء استفاده می شود یافتن راه گریز از این شرایط اهمیت دارد. افزون بر این، اگر فردی را می شناسید که قربانی سوء استفاده است، کار درست را انجام داده و آن را به مقامات مسئول گزارش دهید.

رژیم غذایی و تغذیه

هنگامی که درباره بیماری روانی فکر می کنید شاید رژیم غذایی و تغذیه نخستین چیزهایی نباشند که به ذهن می آید. با این وجود، رژیم غذایی و سلامت روانی حداقل به صورت غیر مستقیم با یکدیگر در ارتباط هستند.

رژیم غذایی به صورت سیستماتیک به واسطه تاثیر بر سلامت جسمانی بر سلامت روانی تاثیرگذار است. مواد غذایی فرآوری شده و غذاهایی که از ارزش غذایی پایین برخوردارند یا بدون ارزش هستند همگی به شکل گیری این اثر سیستماتیک منجر می شوند.

مواد غذایی سرشار از اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 (به عنوان مثال، آووکادو و ماهی) می توانند به سلامت روانی کمک کنند و عملکردهای شناختی را بهبود ببخشند.

ورزش

سطوح کافی و مناسب ورزش نه تنها به سلامت جسمانی انسان کمک می کند، بلکه می تواند در از بین بردن نشانه های بیماری روانی نیز نقش داشته باشد. برخی پژوهش ها نشان داده اند که فعالیت جسمانی در بسیاری از بیماران حتی از داروهای ضد افسردگی نیز موثرتر عمل می کنند.

نیازی نیست وقت و تلاش فراوان برای انجام ورزش اختصاص دهید. پیاده روی سریع، دوچرخه سواری، یا پله نوردی همگی از جمله فعالیت هایی هستند که می توانند روتین ورزشی شما را شکل دهند.

خواب خوب

خواب خوب شبانه به مدت 7 تا 9 ساعت توصیه می شود. یک برنامه خواب منظم می تواند به نفع وضعیت روانی سالم باشد. حفظ یک برنامه خواب منظم به عادی سازی ریتم شبانه روزی بدن (به عوان مثال، چرخه خواب/بیداری) کمک می کند.

خواب کافی و پایبندی به روتین خواب منظم ممکن است به کسب نتایج سریع‌تر هنگام درمان بیماری روانی نیز منجر شود.

تمرینات مراقبه یا تن آرامی (مدیتیشن)

با گذشت زمان، متخصصان پزشکی بیشتری به پیوند بین تکنیک های مراقبه و تن آرامی و سلامت روانی اشاره می کنند. پژوهش های صورت گرفته توسط موسساتی مانند دانشگاه هاروارد یا دانشگاه استنفورد فواید سلامت روانی و جسمانی شیوه های مختلف مراقبه و تن آرامی را نشان داده اند.

نیازی نیست تا مدت زمان زیادی را روزانه به انجام برنامه ای خاص اختصاص دهید. تمرکز بر ذهن آگاهی به مدت 20 تا 30 دقیقه در روز نیز می تواند فواید سلامت قابل توجهی را موجب شود. از جمله تمرینات محبوب می توان به تنفس عمیق متفکرانه، مراقبه، یا تمرکز مبتنی بر ذهن آگاهی اشاره کرد.

ترک سیگار

همه ما از مضرات سیگار برای سلامت جسمانی بدن خود آگاه هستیم، اما استعمال دخانیات می تواند به شکل گیری یا تشدید مشکلات روانی نیز منجر شود. در حقیقت، ورود سموم متنوع به بدن از طریق سیگار کشیدن ممکن است به اختلالات خلقی آشکار منجر شود.

ترک یا کاهش چشمگیر مصرف نیکوتین - در هر شکلی - ممکن است یکی از بهترین اقداماتی باشد که در راستای حفظ و ارتقا سلامت روانی خود انجام می دهید.

سلامت جسمانی

بدن و ذهن با یکدیگر در ارتباط هستند و بر همین اساس سلامت جسمانی کلی بر سلامت روانی تاثیرگذار است. شرایطی مانند عفونت، سردردهای مزمن، یا فشار خون بالا تاثیر معکوسی بر توانایی مقابله با استرس می گذارند. البته، استرس مزمن می تواند به بیماری های روانی مختلفی از جمله اضطراب، افسردگی، و بی خوابی منجر شود. پیشگیری یا درمان سریع هر گونه بیماری جسمانی می تواند به پرهیز از بیماری های روانی بالقوه کمک کند.

جامعه و مشارکت اجتماعی

بارها گفته شده است که انسان موجودی اجتماعی است و پژوهش های انجام شده نیز این حقیقت را نشان داده اند.

دوستی یکی از بهترین پادزهرها برای پریشانی روانی است. حتی در ارتباط بودن با دوستان یا افرادی که به آنها علاقه دارید یک یا دو روز در هفته ممکن است برای بهبود شرایط در روزهای دیگر کافی باشد. این مفهوم درباره هر گونه مشارکت اجتماعی نیز صادق است.

روابط

هنگامی که موضوع سلامت روانی و روابط مطرح می شود، دو نظر متداول وجود دارند:

1. فرد باید پیش از آغاز یک رابطه روی سلامت روانی خود کار کند.

2. یک رابطه صمیمی و سالم می تواند به طور قابل توجهی وضعیت روانی فرد را بهبود ببخشد.

مطالعات جدید بیشتر با دیدگاه دوم موافق هستند. طی مطالعه ای که در دانشگاه ینا در آلمان انجام شد، شرکت کنندگانی در بازه سنی 18 تا 30 سال از همراهی پژوهشگران برخوردار بوده و هر سه ماه یک بار به صورت جداگانه با آنها مصاحبه می شد. آنهایی که در پرسشنامه روان رنجوری امتیازات بالایی در زمینه داشتن رابطه صمیمی و سالم کسب کرده بودند، بهبود هر چه بیشتر شرایط خود را نشان دادند.

چگونه برخی افراد کمتر کار می کنند ولی کارهای بیشتری را به پایان می رسانند؟

بعضی از افراد توانایی عجیبی در به انجام رساندن کارها دارند. شب ها و آخر هفته ها را به خود اختصاص می دهند و با این حال نسبت به افرادی که بیش از 10 تا 20 ساعت در هفته بیشتر از آنها کار می کنند،  کارهای بیشتری به انجام می رسانند.

مطالعه جدیدی در دانشگاه استنفورد نشان می دهد که این افراد موارد خاصی را رعایت می کنند. نتایج این مطالعه نشان داد که  زمانیکه ساعت کاری بیش از 50 ساعت در هفته باشد بهره وری در هر ساعت شدیدا کاهش پیدا می کند و اگر ساعت کاری بیش از 55 ساعت در هفته باشد بهره وری بیشتر کاهش می یابد بطوریکه دیگر کار بیشتر فایده ای ندارد. افرادی که 70 ساعت یا بیشتر در هفته کار می کنند در واقع همان میزان کارایی افراد با 55 ساعت کار در هفته را دارا هستند. 

" زمان بیشترین چیزی است که ما میخواهیم اما بدترین استفاده را از آن می کنیم"---ویلیام پن


افراد باهوش اهمیت تأثیر تعطیلات پایان هفته را جهت استراحت و فعالیت های سرحال کننده به خوبی می دانند. آنها از آخر هفته برای ایجادهفته بهتری که در پیش رو دارند استفاده می برند. گفتنش آسان است اما در اینجا چند راه حل عملی به شما ارائه می کنیم که به شما کمک خواهد کرد تا تعادل در آخر هفته و شروع هفته ای با انرژی 110 درصدی داشته باشید. با اسکیل ما همراه باشید.


1. قطع ارتباط کاری

قطع ارتباط کاری مهمترین استراتژی  پایان هفته است چرا که اگر نتوانید در آخر هفته راهی پیدا کنید تا خود را الکترونیکی از کارتان جدا کنید در واقع هرگز کار را ترک نکرده اید. در دسترس بودن 24 ساعته در هفت روز هفته شما را در معرض محرک های تنش زای مسلسل وار قرار می دهد که مانع تجدید تمرکز و شارژ روحی و بدنی شما می شود. اگر خلاصی از ایمیل ها و تماسهای کاری در آخر هفته شدنی نیست،  زمان تعیین شده ای را در روزهای تعطیل برای چک کردن ایمیل ها و پاسخ به پیامهای صوتی اختصاص دهید. برای مثال ایمیل هایتان را عصر پنج شنبه  و در حالیکه فرزندانتان اصلاح مو می کنند  و شب جمعه بعد از صرف شام چک کنید. این برنامه های زمانی برای کار در طول پایان هفته استرس شما را بدون فدا کردن کل مدت تعطیلات، کم می کند.


2. کاهش فعالیت های روزمره و طاقت فرسا در منزل

فعالیت های روزمره طاقت فرسا می تواند کاملا زمان پایان هفته شما را بگیرد. وقتی همچین حالتی اتفاق بیافتد فرصت استراحت و تفکر را از دست می دهید. بدتر از آن اینکه تعداد زیاد این فعالیت ها حس کار در محیط کاری را به شما القا می کند و اگر کل هفته خود را صرف انجام آن کنید در واقع هفته با هفت روز کاری را گذارنده اید. برای جلوگیری از چنین اتفاقی نیازمند این هستید که فعالیت های خود را در طول هفته زمانبندی کنید و اگر نتوانسیتد آنها را طی زمان تعیین شده به پایان برسانید مابقی آن را در آخر هفته که در پیش دارید انجام دهید.


3. ورزش

 در طول هفته زمانی برای ورزش ندارید؟ 48 ساعت در هر پایان هفته دارید تا به آن بپردازید. اگر به بدن خود اجازه دهید حداقل 10 دقیقه در حرکت باشد GABA آزاد می شود( انتقال دهنده عصبی آرامشبخشی است که  استرس را کاهش می دهد). ورزش روشی عالی برای رسیدن به ایده های جدید است. مخترعین و سایر افراد بر این نکته واقف هستند که بودن در فضای بیرون به خلاق بودن کمک شایانی می کند. برای مثال برخی هنگام موج سواری بر امواج دریا ایده های نابی به ذهنشان می رسد. وقتی بر امواج دریا هستید ترکیب فعالیت روحیه بخش موج سواری و چشم انداز زیبا محیطی عالی برای جاری شدن خلاقیت فراهم می سازد. یا زمانی که می دوید، دوچرخه سواری می کنید، باغبانی می کنید این فعالیت های بدنی سبب آزادسازی اندورفین می شود. نکته بسیار مهم  این است که فعالیت بدنی را برای خود پیدا کنید که بتوانید آن را برای خود انجام دهید و به بخش مهمی از لیست کارهای آخر هفته تبدیل شود.


4. تفکر 

تفکر هفتگی ابزاری قدرتمند برای پیشرفت است.  از آخر هفته ها برای تفکر بر نیروهای بزرگتری که صنعت، سازمان و کار شما را شکل می دهند استفاده کنید. بدون مزاحمت های کار فراوان در طول هفته،  باید بتوانید کل موقعیت خود را با دید جدید مشاهده کنید. با این دیدگاه رویکرد خود را برای هفته پیش رو تغییر دهید و کارایی و اثر بخشی کار خود را بهبود بخشید.


5. یکی از کارهای مورد علاقه خود را دنبال کنید

حتما شگفت زده خواهید شد که چه اتفاقی می افتد اگر کار مورد علاقه خود را در آخر هفته ها دنبال کنید. مخالفت نکردن با علاقه خود روشی عالی برای خلاصی از استرس است و ذهن شما را به روش های جدید تفکر باز می کند. کارهایی مانند نواختن موسیقی، مطالعه، نوشتن، نقاشی یا حتی بازی کردن با فرزندانتان میتواند به برانگیختن تفکرات مختلف کمک کند و میتوانید دستاوردهای عظیمی درهفته پیش رو  بدست آورید. 


6. سپری کردن زمان با خانواده

اگر می خواهید انرژی دوباره بگیرید و آسوده خاطر باشید گذراندن وقت با خانواده در آخر هفته امری حیاتی است.  در طول هفته  انرژی انسان تحلیل می رود که میتوان با چند ساعت وقت گذرانی با خانواده کل هفته را با خوشی سپری کرد. فرزندانتان را به پارک ببرید، به ملاقات پدر ومادر خود بروید. با انجام این کارها به احساس رضایت و خرسندی  خواهید رسید.


7. ماجراجویی های زمان بندی شده

 به جای دویدن بر روی تردمیل، پیاده روی در فضای بیرون را برنامه ریزی کنید. فعالیتی را که تاکنون آن را تجربه نکردید یا مدت زمان طولانی از تجربه کردنش گذشته است را امتحان کنید. مطالعات نشان می دهند که انتظار برای چیز خوبی که قرار است اتفاق بیافتد موضوع مهمی است که سبب می شود فعالیتی را لذتبخش کند. با دانستن این مورد که قرار است کار جالبی را برای جمعه انجام دهید نه تنها اینکار در روز برنامه ریزی شده تان لذت بخش است بلکه به طور تأثیرگذاری حالت روحی تان در طول هفته بهبود می بخشد.


8. در زمان مشابهی بیدار شوید

خوابیدن در روز تعطیل برای رسیدن به سطح خواب دلخواه تان بسیار وسوسه انگیز است. اگرچه موقتاً احساس خوبی به شما می دهد اما نداشتن زمان خواب منظم ریتم شبانه روزی شما را نامنظم می کند. بدنتان  بواسطه مجموعه پیچیده ای از مراحل خواب چرخه هایی دارد تا از خواب بیدار شوید و سرحال شوید. یکی از این مراحل آماده سازی مغز است تا هشیار شود که به همین دلیل است بسیاری از مردم قبل از اینکه آلارم خواب زنگ بخورد بیدار می شوند (مغز این موضوع را یادگرفته و آماده می شود). وقتی در آخر هفته  مدت خواب شما از زمان بیداری معمول بگذرد احساس گیجی و خستگی خواهد داشت. این حالت نه تنها کل روز شما مختل می کند بلکه شنبه ها بهره وری کمتری دارید چون مغز شما آماده بیدار شدن در زمان مقرر نیست. اگر می خواهید به میزان خواب دلخواه خود برسید زودتر به جای خوابتان بروید.


9. صبح ها، زمانی برای خود اختصاص دهید

مشکل بتوان زمانی برای خود در آخر هفته در نظر گرفت خصوصاً اگر خانواده داشته باشید. یافتن راهی برای قرار دادن فعالیتی که شما راسر ذوق آورد و تقریبا اولین کاری باشد که صبح انجام دهید، می تواند سهم بسزایی در شادی و آسوده خاطر بودن ذهنتان داشته باشد. علاوه براین روشی عالی است تا با تحمیل کردن بیدار شدن در زمان مقرر در آخر هفته ها، ریتم شبانه روزی خود را بهبود بخشید. دو تا چهار ساعت بعد از اینکه از خواب بیدار می شوید مغز شما به اوج عملکرد خود می رسد پس زودتر بیدار شوید تا چند حرکت فیزیکی انجام دهید و سپس بنشینید و به یک فعالیتی ذهنی بپردازید تا مغز شما به بالاترین حالت عملکردی خود برسد.


10. آماده شدن برای هفته پیش رو

آخر هفته بهترین فرصت است تا دقایقی را جهت برنامه ریزی برای هفته آینده اختصاص دهید. 30 دقیقه برنامه ریزی می تواند دستاوردهای قابل توجهی را در بهره وری و کاهش استرس برایتان به ارمغان بیاورد. درهفته ای که برنامه ریزی برای آن انجام داده اید بیشتر احساس مدیریت کردن خواهید داشت چون بیشترِ تمرکزتان بر روی اجرا است.


منبع: www.entrepreneur.com


بازنشر و استفاده از مقالات اسکیل ما، به هر شکلی تنها با ذکر نام "اسکیل ما" در بخش منابع و ارائه هایپرلینک مجاز می باشد.



کلمات کلیدی :

چرا نمی توانیم تصمیمات مان را عملی کنیم؟ روش "عدد یک" به ما کمک می کند

از پربیننده های "سواد زندگی"
به خودمان انگ بی ارادگی نزنیم. اگر بی اراده بودیم، تمام کارهای بزرگی که در زندگی انجام دادیم (مانند تحصیل) را نمی توانستیم محقق کنیم.

بارها تصمیم گرفته ایم که:

- صبح ها نرمش کنیم

- زبان انگلیسی یاد بگیریم

- کمتر غذا بخوریم تا به وزن دلخواه برسیم

- هر روز کمی پیاده روی کنیم

- کتاب خواندن را شروع کنیم

- ...

اما هر بار یکی از این دو اتفاق برایمان افتاده است:

- یا اصلاً شروع نکرده ایم

- یا اندکی بعد از شروع، ادامه اش نداده ایم
 
دو راه برای حل این مشکل فراگیر وجود دارد:

1 - مشکل ما، نداشتن اراده نیست. پس به خودمان انگ بی ارادگی نزنیم. اگر بی اراده بودیم، تمام کارهای بزرگی که در زندگی انجام دادیم - مانند تحصیل، ازدواج، راه اندازی یک کار و کسب و ... - را نمی توانستیم محقق کنیم.

"دارن هاردی"، نویسنده کتاب "اثر مرکب" می گوید که مشکل ما در عملی نکردن تصمیمات مان، به این برمی گردد که "انگیزه کافی" نداریم.

اگر قرار باشد یک سال دیگر به یک کشور انگلیسی زبان مهاجرت کنیم، به احتمال قوی، خواهیم توانست ظرف 12 ماه آینده، زبان انگلیسی را یاد بگیریم، کاری که در 12 سال گذشته نتوانستیم؛ چرا؟ چون قبلاً موتور محرکه ای به نام "انگیزه" نداشتیم ولی الان داریم چون می دانیم سال آینده همین موقع، برای سوار شدن به تاکسی هم نیازمند زبان انگلیسی خواهیم بود.

بنابر این، در بطن هر تصمیمی، باید انگیزه ای قوی نیز تعریف شود (درباره انگیزه بعدها بیشتر صحبت خواهیم کرد).

2 - بعد از تعریف انگیزه، پیشنهاد مشخص من استفاده از روشی است که آن را "روش عدد یک" نامیده ام.

هر کاری را از کوچک ترین واحد آن که "یک" هست، شروع کنیم. مثلاً از همان روز اولی که تصمیم به نرمش صبحگاهی گرفتیم، نیازی نیست نیم ساعت نرمش کنیم بلکه کافی است روز اول، فقط "یک دقیقه" نرمش کنیم؛ بله، فقط یک دقیقه.

اگر می خواهیم زبان خارجی یاد بگیریم، نیازی نیست از همان اول کار، خودمان را درگیر انواع کلاس ها و کتاب ها بکنیم. کافی است تصمیم بگیریم هر روز "یک واحد" لغت یاد بگیریم. منظور از "یک واحد" کمترین تعداد لغتی است که می توانیم در یک روز بخوانیم. این یک واحد می تواند حتی یک کلمه باشد (در اینجا کاری با این که حفظ لغت روش خوبی برای یادگیری زبان هست یا نه ندارم).

اگر می خواهیم از حجم غذایمان بکاهیم، نیازی نیست فوراً درگیر یک رژیم غذایی سختگیرانه شویم. کافی است روز اول، تنها یک قاشق از غذای مان را کم کنیم.

اگر می خواهیم پیاده روی کنیم، روز اول به اندازه "یک واحد" پیاده روی کنیم. یک واحد من می تواند فقط 100 متر باشد و یک واحد شخص دیگری 200 متر. مهم این است که از عددی شروع کنیم که به هیچ عنوان - تأکید می کنم به هیچ عنوان - فشار و سختی بر ما تحمیل نکند.

بعد از این که کارمان را با یک واحد شروع کردیم، کافی است بسته به نوع تصمیم و مقتضیات آن یکی از این دو کار را انجام دهیم:

الف) همان یک واحد را در روزهای بعد نیز ادامه دهیم؛ مثلاً هر روز فقط 5 لغت حفظ کنیم. هر روز دو بیت شعر بخوانیم و ...

ب) آرام آرام و بعد از تثبیت واقعی در مرحله اول، کمی بر آن یک واحد اولیه، بیفزاییم؛ مثلاً اگر روزهای اول، تنها یک صفحه کتاب می خواندیم، در هفته بعد روزانه 7 صفحه و چند روز بعد روزانه 12 صفحه بخوانیم و همین طور الی آخر.

یا اگر روزهای اول، روزی 100 قدم پیاده روی می کردیم، رفته رفته بر آن بیفزاییم و روزانه 200 متر و 300 متر و 500 متر و ... پیاده روی کنیم تا به سقف مورد نظرمان که روزی 2 کیلومتر است برسیم و همان را تثبیت کنیم.

یا اگر می خواهیم مصرف برنج مان را به نصف کاهش دهیم، روزهای اول، قبل از شروع به غذا خوردن، یک قاشق برنج از بشقاب مان را برداریم و بیرون بگذاریم. بعد از آن که یک قاشق کمتر برایمان عادی شد، دو قاشق کم کنیم، بعد از چند روز 4 قاشق کم کنیم تا این که مثلاً در یک ماه به نصف بشقاب برسیم.

اگر کسی نمی تواند تصمیمات اش را با کمترین واحد آن شروع کند، مثلاً نمی تواند روزی یک دقیقه نرمش کند یا فقط یک لغت حفظ کند، من هیچ راه حلی برای او سراغ ندارم. اما فارغ از این کنایه(!) مطمئن هستم در هر انسانی این توانایی حداقلی وجود دارد که از روش "عدد یک" استفاده کند و موفق هم بشود.


 "سواد زندگی" ، مدرسه آموزش های کاربردی و دانش پایه "عصر ایران":http://www.savadezendegi.com
*پیشنهاد می کنیم هر روز 5 الی 10 دقیقه سواد زندگی بخوانید: سرمایه گذاری برای عمر.

نقش خوب سکوت؛ از رشد سلول های مغزی تا بهبود بی خوابی

سکوت؛ از رشد سلول های مغزی تا بهبود بی خوابی
همه ما حداقل یک بار هم که شده در یک کنسرت با صدای بلند یا جشن تولدی پر سر و صدا احساسی مشابه غرق شدن را تجربه کرده ایم. این پدیده ذهنی مبنای فیزیولوژیکی دارد...

عصر ایران- آلودگی صوتی به معنای ورود انواع اصوات ناخواسته به محیط زندگی و سکونت افراد است. امروزه این موضوع تبدیل به یکی از بزرگترین چالش های زندگی بشری شده و عوارض مهمی بر سلامت انسان به جای گذاشته است که از جمله آنها می‌ توان به افزایش سطح استرس، اختلال خواب یا حتی آسیب شنوایی اشاره کرد.

برخی از نمونه‌ های منابع آلودگی صوتی عبارت اند از سر و صدای ناشی از: 

- ساخت و ساز 

- وسایل نقلیه موتوری

- جمعیت

- کنسرت ها

- هواپیما

و حتی سر و صدای افراد

سر و صدا چیزی است که تقریبا همیشه در گوشه‌ و کنار ما وجود داشته و خواهد داشت، چه به صورت طبیعی مانند آواز پرندگان و چه ناشی از فعالیت های انسانی مانند ایجاد ترافیک در حرکت وسایل نقلیه. با این حال، در یکی از مقالات منتشر شده توسط مرکز ملی اطلاعات زیست فناوری آمریکا می خوانیم که نویز یا همان آلودگی صوتی، تاثیر منفی قابل ملاحظه ای بر سلامت انسان و حتی حیوانات دارد.

در مقایسه با سایر انواع آلودگی همچون آلودگی هوا یا آب، مردم اغلب آلودگی صوتی را به عنوان یک خطر جدی برای سلامت خود نادیده می گیرند. یک بررسی در سال 2018 که از طریق شبکه علمی ریسرچ گیت قابل دسترسی است، از این موضوع به عنوان عاملی گزارش نشده یاد می کند. با این حال بسیاری از مردم به دنبال افزایش فعالیت های انسانی، افزایش آلودگی صوتی را در مقیاس گسترده تجربه می کنند.

سکوت؛ از رشد سلول های مغزی تا بهبود بی خوابی

با توجه به حقایق نام برده هرچند ممکن است سکوت مطلق برای نسل امروزی کمی عجیب و غریب و یا گاهی آزاردهنده باشد، اما بدون شک تاثیر شگفت انگیزی بر بازیابی فیزیکی، ذهنی و روحی خواهد داشت. سکوت می تواند از مسیرهای مختلفی به سلامت انسان کمک کند، از جمله:

- کاهش فشار خون

- تحریک رشد سلول های مغزی

- بهبود تمرکز و حافظه

- آرام ساختن ذهن و حذف افکار پریشان

- تقویت عملکردهای شناختی

- کاهش کورتیزول

- تحریک خلاقیت

- بهبود بی خوابی

- تشویق ذهن آگاهی

سکوت می تواند به کاهش فشار خون کمک کند

فشار خون بالا یکی از اختلالات سلامتی بسیار مهم است که از آن تحت عنوان "قاتل خاموش" نیز یاد می شود. شاید تعجب آور باشد اما دوره های سکوت روزانه هرچند کوتاه می توانند به کاهش فشار خون کمک کنند.

یک مطالعه معتبر در سال 2006 نشان داد که یک دوره 2 دقیقه ای سکوت پس از گوش دادن به موسیقی به طور قابل توجهی ضربان قلب و فشار خون افراد را کاهش می دهد. حتی در مقایسه با موسیقی آرام، سکوت مطلق سبب کاهش بیشتر در معیارهای مذکور می شود.

تحقیقات قدیمی‌ تر مربوط به سال 2003 نیز محیط های پر سر و صدای مزمن را با افزایش ضربان قلب و فشار خون مرتبط دانسته اند. با این حال تحقیقات بیشتری به منظور تعیین اثرات طولانی مدت سکوت بر سلامت دستگاه قلب و عروق مورد نیاز است، اما نتایج کنونی نیز امیدوارکننده هستند. نتایج کامل هر دو مطالعه مذکور و پژوهش هایی که در ادامه توضیح داده می شوند، توسط مرکز ملی اطلاعات زیست فناوری آمریکا در اختیار علاقه مندان قرار گرفته اند.

سکوت ممکن است رشد مغز را تحریک کند

به گفته محققان آرام کردن ذهن می تواند به حفظ سلامت مغزی یاری برساند. یک مطالعه حیوانی در سال 2013 نشان داد که 2 ساعت سکوت در روز باعث تحریک رشد سلول های جدید در هیپوکامپ موش های آزمایشگاهی می شود، منطقه ای از مغز که با حافظه و احساسات مرتبط است.

در حالی که این یافته ها لزوما به معنی تجربه انسانی مشابه نیستند، پیشرفتی بسیار مثبت در زمینه بررسی تاثیر سکوت بر سلامت نوع بشر به شمار می روند.

سکوت قابلیت بهبود تمرکز و حافظه را در اختیار دارد

آیا تاکنون به این موضوع توجه کرده اید که هیچ یک از امتحانات مهم با صدای موسیقی در پس‌ زمینه برگزار نمی‌ شوند؟ سکون شنوایی به ما کمک می کند تا بهتر تمرکز کنیم و بتوانیم به نحو موثرتری از ظرفیت حافظه خود بهره ببریم. 

در مطالعه‌ ای در سال 2021، تعداد 59 شرکت‌ کننده فعالیت هایی را انجام دادند که نیاز به تمرکز بالا داشتند. این آزمون در سه حالت با سکوت مطلق، صدای گفت و گوی افراد و سایر اصوات در پس‌ زمینه اجرا شد. کسانی که در سکوت کار کرده بودند کمترین سطح استرس را تجربه کردند.

روانشناس بالینی و مربی ذهن آگاهی Supriya Blair توضیح می دهد: تمرکز روی یک چیز در یک زمان می تواند به ارتقای کارایی ذهنی و آرامش فردی کمک کند. در واقع وقتی در یک زمان روی یک موضوع واحد تمرکز می کنیم، دچار پریشانی فکری نخواهیم شد. گویی که توجه و انرژی ما با هم هماهنگ می شوند.

سکوت می تواند سطح کورتیزول را کاهش دهد

همه ما حداقل یک بار هم که شده در یک کنسرت با صدای بلند یا جشن تولدی پر سر و صدا احساسی مشابه غرق شدن را تجربه کرده ایم. این پدیده ذهنی مبنای فیزیولوژیکی دارد.

مطالعه ای که اثرات آلودگی صوتی را بر تمرکز بررسی می کرد، یافته مهم دیگری را هم در اختیار دانشمندان قرار داده است: افرادی که فعالیت های روزمره خود را با سر و صدای پس زمینه انجام می دادند، سطوح بالاتری از هورمون استرس کورتیزول را در خون خود نشان دادند.

دکتر Martine Prunty، روانشناس بالینی می گوید: انباشته شدن صدای ناخوشایند و آلودگی صوتی می تواند به مرور منجر به استرس روانی و ترشح بیش از حد کورتیزول شود. افزایش سطح کورتیزول نیز خود باعث افزایش وزن، احساس کلافگی شدید، مشکلات خواب و بیماری های مزمن می شود.