واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

عیسی کلانتری: درباره آب ۴۰ سال است که به بیراهه می‌رویم/ در سال ۱۴۲۰ چیزی به‌نام کشاورزی نداریم

عیسی کلانتری: درباره آب ۴۰ سال است که به بیراهه می‌رویم/ در سال ۱۴۲۰ چیزی به‌نام کشاورزی نداریم
از سال‌های ۱۳۷۰ به‌بعد برداشت ما از آب‌های سطحی و زیرزمینی به مراتب بیشتر از میزان ذخیره آب بوده است، در نتیجه ما از ذخایر خوردیم، درحالی‌که آب تمدن یک سرزمین است.
«حکومت اگر تصمیم بگیرد می‌تواند یک شبه مسائل سیاسی، اقتصادی، تورم را حل کند، یکسری تغییرات در سیاست خارجی و داخلی بدهد، آدم‌های عاقلی برسرکار بیایند، دو سه ساله مشکلات کشور حل می‌شود، اما شما اگر آب خودتان را از دست بدهید یک کشور ۷ هزار ساله را از دست داده‌اید، به‌نظرم مهم‌ترین مسئله‌ای که دولت‌ها در مورد آن اهمال و کم‌کاری کرده‌اند، مسئله آب کشور است.»

به گزارش خبرآنلاین، ۱۲ سال وزیر کشاورزی بوده، درباره دریاچه ارومیه آن‌قدر دغدغه داشته که برای رهبری و رئیس‌جمهور وقت نامه نوشته، در حوزه آب هشدارهای جدی داده، آخرین سمتش در دولت، رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست بوده، او عیسی کلانتری است. منتقدان زیادی دارد، اما موافقانش بابت حرف‌های تندی که درباره حفظ آب در کشور می‌زند، تقدیرش می‌کنند. منتقدان البته این‌ها را فقط حرف می‌دانند و عمل او در حوزه دریاچه ارومیه و یا زمانی که رئیس سازمان محیط‌زیست بوده، ناموفق می‌دانند.
او دو ساعتی مهمان کافه خبر بود تا درباره این انتقادات و دغدغه‌هایش صحبت کند.
 
گفت‌وگوی ما با او را بخوانید:
 
*شما در مرند متولد شدید و همان‌جا تحصیل کردید، دوره کارشناسی در دانشگاه ارومیه گذراندید و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتید، برادر شهید شما هم همین‌طور بودند، ایشان پلی‌تکنیک درس خوانده بودند و گفته می‌شود آدم باهوش وفعالی بودند، شما خانوادگی درس‌خوان و تحصیلکرده هستید؟
 
ما آدم‌های متوسطی هستیم، ولی خوب پدر من آدم روشنفکری بود که به تحصیل اهمیت می‌داد، به ما می‌گفت تا هر زمانی‌که بخواهید ادامه تحصیل بدهید خرج‌تان را من می‌دهم اما بعدش با خودتان، ایشان مصدقی سفت و سختی بود که اواخر دهه چهل به حبس ابد محکوم شد.
 
*حکم حبس ابد درباره ایشان اجرا شد؟
 
تقریبا.
 
*یعنی زندان رفتند؟
 
بله، دو سالی زندان بودند و به‌مناسبت جشن‌های ۲۵۰۰ ساله عفو شدند.
 
*برادر شما دومین وزیر راه جمهوری اسلامی بودند، درباره ایشان گفته می‌شود خیلی ساده زیست بودند.
 
البته برادر من قبل از انقلاب وضعیت مالی خیلی خوبی داشت، ایشان مرا با زور فرستادند تا رفتم آمریکا، حتی همکلاسی‌های مرا تشویق کرد و کمک اولیه کرد که آمریکا رفتیم، می‌گفت دو سال می‌خواهید بروید سربازی عمرتان را تلف کنید. وضع مالی خوبی داشت اما همه اموال خودش را بخشیده بود، ایشان وقتی شهید شد فقط یک دستگاه آپارتمان ۱۴۰ متری در میدان کلانتری یوسف‌آباد داشت، درحالی‌که قبل از انقلاب ماهی ۸۰ هزار تومان حقوق می‌گرفت، یعنی حدود ۱۱ هزار دلار.
 
*از کجا حقوق می‌گرفتند؟
 
از شرکت‌های راه‌سازی، مدیر کارگاه راه‌سازی بود، از بخش خصوصی حقوق می‌گرفت.
 
*شما رفتید آمریکا و سال ۱۳۶۰ برگشتید؟
 
بله دی ماه سال ۱۳۶۰.
 
*یعنی موقع شهادت برادر ایران نبودید؟
 
خیر ایران نبودم.
 
*پس خیلی سخت بوده.
 
زندگی همین است، پذیرش شهادت در سال‌های اوایل جمهوری اسلامی، یکی از ظرفیت‌های همه ما بود.
 
*اگر سال ۱۳۶۰ به ایران برنمی‌گشتید، فکر می‌کنید عیسی کلانتری الان در چه شرایطی قرار داشت؟
 
من وقتی به ایران برگشتم از دانشگاه مینه‌سوتا برای استادیاری پذیرش شده بودم، ولی ترجیح دادم به ایران برگردم، خانواده نیاز داشت و موسی هم شهید شده بود و هم این‌که کشور نیاز داشت.
 
*پشیمان نیستید؟
 
نه.
 
*ولی اگر آن‌جا می‌ماندید دست‌کم بعید بود این را تجربه می‌کردید که وقتی یک روز از خواب بیدار شدید، سرخط خبرها این باشد که عیسی کلانتری به‌عنوان جاسوس موساد بازداشت شده است؟
 
البته در کشور ما این چیزها بعید نیست، چون وقتی شما به هرکسی بله نمی‌گویید آن‌ها در صدد حذف شما هستند، تعاملی وجود ندارد. جاسوس معمولاً دو کار انجام می‌دهد، جاسوس‌های نیمه حرفه‌ای خبر و اطلاعات منتقل می‌کنند، جاسوس‌های حرفه‌ای نفوذ می‌کنند و منافع ملی کشور را ویران می‌کنند. من هم که از دولت جدا شده بودم، ضمن این‌که در دولت اطلاعات سری مطرح نمی‌شود، اطلاعات سری در شورای عالی امنیت مطرح می‌شود که دولتی‌ها هم از آن اطلاع ندارند، لذا شبکه‌های جاسوسی دنیا سعی می‌کنند به آن‌جاها نفوذ کنند تا منافع کشور را تهدید کنند، این گروه جاسوس‌ها خطرناک‌تر هستند. جاسوس‌هایی که انتقال اطلاعات می‌کنند یا گیر می‌افتند یا نمی‌افتند.
 
*شما جایی گفته بودید وقتی دنبال اطلاعات آب بودید، دانشگاه کالیفرنیا اطلاعات بیشتری از خودمان درباره آب ایران داشت؟
 
هم بیشتر و هم دقیق‌تر، نه فقط درباره ایران بلکه درباره همه دنیا.
 
*چطور آن‌ها اطلاعات بیشتری درباره آب ایران دارند؟
 
از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای، وقتی درجه حرارت و بارش مشخص است آن‌ها می‌توانند اطلاعات آب‌های تجدیدپذیر را دربیاورند.
 
*چرا ما این اطلاعات را نداریم؟
 
ما پیشرفته نیستیم، نیاز به سیستم‌های پیشرفته است که آن‌ها در اختیار دارند، آن‌ها حتی آب‌های عمقی را هم می‌بینند.
 
*شما همیشه دغدغه آب داشتید، دست‌کم درباره دریاچه ارومیه برای آقای خاتمی و رهبری نامه می‌نویسید، سال‌ها قبل‌تر از این‌که کسی باور داشته باشد دریاچه ارومیه قرار است خشک شود، شما درباره‌اش هشدار دادید.
 
آب مانند حساب بانکی است، شما می‌دانید به حساب بانکی خودتان چقدر واریزی و برداشت دارید، و چقدر برای‌تان باقی مانده است، آب مانند همین حساب بانکی است، وقتی می‌دانید بارش، تبخیر و نفوذ آب به منابع زیرزمین چقدر است، راحت می‌توانید پیش‌بینی کنید که چقدر می‌توانید برداشت کنید.
 
متاسفانه از سال‌های ۱۳۷۰ به‌بعد برداشت ما از آب‌های سطحی و زیرزمینی به مراتب بیشتر از میزان ذخیره آب بوده است، در نتیجه ما از ذخایر خوردیم، درحالی‌که آب تمدن یک سرزمین است، حکومت اگر تصمیم بگیرد می‌تواند یک شبه مسائل سیاسی، اقتصادی، تورم را حل کند، یکسری تغییرات در سیاست خارجی و داخلی بدهد، آدم‌های عاقلی برسرکار بیایند، دو سه ساله مشکلات کشور حل می‌شود، اما شما اگر آب خودتان را از دست بدهید یک کشور ۷ هزار ساله را از دست داده‌اید، به‌نظرم مهم‌ترین مسئله‌ای که دولت‌ها در این مورد آن اهمال و کم‌کاری کرده‌اند، مسئله آب کشور است.
 
*به تعبیر شما این کم‌کاری در حوزه آب اتفاق افتاده است، چه‌طور می‌توانید خودتان را از حاکمیت دراین‌باره جدا کنید؟
 
من هم یکی از این‌ها هستم.
 
*چه شد که این کم‌کاری را انجام دادید؟
 
مسائل سیاسی، کاهش درآمدهای خارجی ارزی، فشار بر تامین غذا از منابع داخلی، این‌ها سبب شد ما حقوق بچه‌های فردا را در راستای توسعه پایدار فراموش کنیم. وقتی ما محدودیت‌های سیاسی پیدا کردیم و به دلایل سیاسی تحریم شدیم، بدون توجه به سیاست‌های توسعه پایدار به منابع داخلی فشار آوردیم.
 
*و درباره مدیریت آب چطور؟
 
ریشه آن به قانون مصوب اسفند ۱۳۶۱ یعنی قانون توزیع عادلانه آب برمی‌گردد، جالب این‌که اختیارات آب که یک موضوع میان‌بخشی است، به یک نفر یعنی وزیر نیرو دادند که حتی رئیس جمهور هم حق دخالت ندارد. وزیر نیرو از سال ۱۳۶۱ مسئولیت دارد که آب کشور را متعادل نگه دارد، اما وزرای نیرو به علت فشارهای سیاسی اجتماعی هیچ‌گاه نتوانستند به این وظیفه عمل کنند درحالی‌که مهم‌ترین وظیفه آن‌ها است.
 
تا سال ۱۳۷۰ آب‌های تجدیدپذیر بالای ۱۲۰ میلیارد مترمکعب بود، جمعیت آن روزها حدود ۵۰ میلیون نفر بود، یعنی ۲۴۰۰ متر مکعب برای هر نفر در سال، طبق تعاریف بین‌المللی کشوری که بالای ۱۷۰۰ متر مکعب در سال برای هر نفر آب تجدیدپذیر دارد نباید در محیط زیست، شرب و صنعت مشکلی داشته باشد. آن سال‌ها ما مشکلی نداشتیم و اهمیت هم نمی‌دادیم. حالا که جمعیت زیاد شده و به حدود ۸۵ میلیون نفر رسیده، آب تجدیدپذیر کشور زیر ۹۰ میلیارد متر مکعب است، یعنی به طور متوسط ۱۰۵۰ متر مکعب آب تجدیدپذیر داریم و ۶۵ درصد جمعیت زیر ۷۰۰ متر مکعب آب دارند، این وضعیت از دیدگاه جهانی وضعیت قرمز و اوج خطر است.
 
حداکثر مجاز برداشت از منابع آبی تجدیدپذیر ۴۰ درصد تعریف شده است، به غیر از دو سه تا جزیره کوچک مانند بحرین، ما تنها کشوری هستیم که ۱۰۰ درصد و بیشتر از ۱۰۰ درصد از آب تجدید پذیر کشور را مصرف می‌کنیم، یعنی به منابع آب‌های فسیلی دست درازی کردیم و آن‌ها را هم تمام کردیم.
 
*نقش وزارت نیرو این وسط کجاست، شما همیشه از منتقدان وزرای نیرو بوده‌اید.
 
وزارت نیرو زیر فشار نماینده‌ها و حاکمیت است که به کشاورزی برای توسعه آب بدهد، درحالی‌که این وزارتخانه موظف است که استحصال آب را کنترل کند، اما چون‌که سیاست‌های تولی‌گری و تصدی‌گری در یک وزاتخانه جمع شده است این مشکل ایجاد می‌شود. وزیر نیرو باید تشخیص تخصیص بدهد، اما بدون توجه به تعادل آب این کار را کرده است، کشاورزها هم از آب تخصیص یافته استفاده کرده‌اند، وزارت نیرو هم هرچه آب بیشتری بفروشد درآمد بیشتری خواهد داشت، لذا اگرچه معتقدم خیلی دیر شده اما حفظ وضعیت موجود شدنی است.
 
*در چه ‌شرایطی وضع موجود حفظ می‌شود؟
 
اگر سیاست تخصیص آب را از وزات نیرو بگیریم و به سازمان برنامه و بودجه بدهیم، یعنی مثل تخصیص بودجه، آن‌ها تشخیص بدهند کجاها باید مصرف آب کم شود، دراین‌صورت خیلی از چاه‌ها و پمپاژ آب کنار خیلی از رودخانه‌ها باید تعطیل شود، ما توان مصرف ۹۰ میلیارد متر مکعب آب در سال را نداریم، اگر ۴۰ درصد سازمان ملل را بپذیریم سقف مصرف ما ۳۶ میلیارد متر مکعب آب می‌شود، ما باید طی پنج-شش سال ۴۰ میلیارد متر مکعب از استحصال آب از منابع سطحی و زیرزمینی کم کنیم.
 
*این حرف‌ها از زبان شما پذیرفتنی نیست، چراکه آن سال‌ها شما وزیر کشاورزی بودید و مسائل آب اگرچه با منافع وزارتخانه شما در تضاد بود اما شما هم کاری نکردید، در بهترین حالت فقط توصیه کردید.
 
اتفاقاً سال ۱۳۶۹ من وزیر بودم، وزارت نیرو ۱۰ میلیون تومان از چاه‌های غیرمجاز در استان کرمان پول می‌گرفت و پروانه بهره‌برداری می‌داد، آن روزها من و آقای زنگنه درباره این سیاست به اختلاف نظر خوردیم، من باید به عنوان وزیر کشاورزی از این سیاست حمایت می‌کردم اما می‌دانستم فردا چه اتفاقی خواهد افتاد و همه چاه‌ها خشک خواهند شد، آن روز آقای هاشمی رفسنجانی به من گفت چرا دخالت می‌کنی آب برای وزارت نیرو است، گفتم بله اما من برای کشاورزی آب دائم می‌خواهم، اگر یک درخت می‌کارم این درخت حداقل باید ۵۰ سال عمر کند نه این‌که ۵ سال دیگر خشک شود. ایشان پرسیدند که مگر آب‌های زیرزمینی هم پایانی دارد، من دو جلسه خدمت ایشان رفتم ودرباره آب‌های زیرزمینی توضیح دادم، این‌که اگر ما به‌صورت ناپایدار از آن استقاده کنیم بله پایان دارد، ایشان حرف مرا پذیرفت.
 
آقای چیت‌چیان (وزیر نیرو – دولت اول حسن روحانی) یک آماری دادند، گفتند مقدار آب‌های تزریقی به منابع زیرزمینی در سال ۱۹.۵ میلیارد مترمکعب است، همان زمان برداشت ما ۵۱.۵ میلیارد متر مکعب بود، ۴۷ میلیارد متر مکعب توسط چاه‌های مجاز و غیرمجاز، ۴.۵ میلیارد مترمکعب هم قنات‌ها، (چشمه‌ها جزو آب‌های سطحی محسوب می‌شوند.) ما سالی ۳۰ میلیارد متر مکعب آب اضافی از زمین بیرون می‌کشیم، همراه آب، نمک‌ها را بالا می‌آوریم و در سطح خاک پخش می‌کنیم، سالانه چیزی حدود ۳۵۰ میلیون تن نمک از زیر زمین وارد خاک‌های سطحی می‌کنیم، بنابراین نه‌تنها آب کشور را از دست می‌دهیم خاک کشور را شور می‌کنیم، و چون توان شست‌وشو نداریم بهره‌وری خاک پایین می‌آید. به ضرس قاطع بگویم که درباره آب ۴۰ سال است که به بیراهه می‌رویم.
 
*چقدر منابع آبی داریم؟
 
در هشت سال دولت آقای مهندس موسوی جمعاً ۲ میلیارد متر مکعب آب اضافی از منابع زیرزمینی برداشت کردیم، یعنی سالیانه ۲۵۰ میلیون متر مکعب آب. در زمان آقای هاشمی ۲ میلیارد به ۸ میلیارد رسید، یعنی سالیانه یک میلیارد مترمکعب آب برداشت کردیم.
 
در ۸ سال دولت آقای خاتمی ۳۲ میلیارد متر مکعب آب اضافی برداشت کردیم، یعنی سالیانه ۴ میلیارد مترمکعب در سال. در زمان آقای احمدی‌نژاد این میزان به ۷۶ میلیارد متر مکعب رسید، یعنی سالیانه ۹.۵ میلیارد متر مکعب از منابع زیرزمینی آب برداشت کردیم، هرچه‌قدر در دولت آقای روحانی تلاش شد این ۷۶ میلیارد، ۷۲ میلیارد متر مکعب شد، یعنی ۹ میلیارد متر مکعب در سال. به‌عبارتی ۱۸۸ میلیارد متر مکعب ما از آب‌های فسیلی و شیرین استفاده کردیم، درحالی‌که جمع منابع فسیلی شور و شیرین آب ۵۰۰ میلیارد مترمکعب است، که حدود ۲۱۰ تا ۲۱۵ میلیارد آن شیرین است و بقیه شور هستند.
 
یعنی تا پایان دولت آقای روحانی از حدود ۲۱۵ میلیارد آب فسیلی شیرین زیرزمینی، حدود ۱۹۰ میلیارد آن را استفاده کردیم، یکی از اصول توسعه پایدار این است که شما حق ندارید به حساب آیندگان منابع کشور را مصرف کنید، یعنی حقوق نسل‌های آینده را باید پاس بداریم، به‌نظرم نسل آینده از نظر آب جایگاهی در این کشور ندارند.
 
به ضرس قاطع به شما می‌گویم، این سیاست‌های موجود برای پنج شش سال آینده ادامه پیدا کند در سال ۱۴۲۰ ما از جنوب البرز تا دریاهای جنوب و از شرق زاگرس تا مرزهای شرقی کشور چیزی به عنوان کشاورزی نخواهیم داشت، یعنی کشاورزی ایران در شمال البرز خواهد بود و غرب زاگرس، اگر با روش موجود آب را مصرف کنیم نوه‌های من و بچه‌های شما باید از ایران بروند و جایی را برای زندگی پیدا کنند چراکه آبی نخواهند داشت.
 
چرا یوزپلنگ از بین رفت؟ یوزپلنگ گوشت‌خوار است، غذای یوزپلنگ که خرگوش باشد علف‌خوار است، هم ما انسان‌ها و هم طبیعت علف‌ها را خشک کردیم، برای همین یوزپلنگ غذایی نداشت که بخورد.
 
*آب شرب چطور؟
 
چون آبی نداریم سد بسازیم آب شرب و صنعت را می‌توانند از آب دریا بیاورند، یا دکان جدیدی به نام آب‌های ژرف راه بیندازند. سیاستگذاری‌ها در بخش آب وزارت نیرو عمدتاً توسط پیمانکاران و مهندسان مشاور انجام می‌شود، پرسنل وزارت نیرو چون می‌خواهند برای خودشان کار پیدا کنند اکثراً همکاری مستقیم با این پیمانکاران و مشاورین دارند، و سراغ آب‌های ژرف می‌روند.
 
*سراغ آب‌های ژرف رفتن قرار است چه بلایی سر کشور بیاورد؟
 
خوشبختانه خیلی بلا نمی‌آورد، چراکه آب استحصالی آن آنقدر گران است که همان اول متوقف خواهد شد، توجیه نمی‌تواند داشته باشد اما خب دکان جدیدی است.
 
*پروژه‌های انتقال آب چه‌طور، شما از مدافعان این پروژه‌ها بودید؟
 
پروژه‌های انتقال آب مانند سدسازی است، همه‌جا بد نیست، همه‌جا هم خوب نیست؛ وقتی تعادل سفره حفظ شود و آب اضافی وجود داشته باشد که به منطقه دیگر منتقل شود، با حفظ پایداری آب و خاک هیچ ایرادی ندارد.
 
*الان با پروژه انتقال آب از دریای عمان به فلات مرکزی موافق هستید؟
 
این پروژه‌ها صرفه اقتصادی ندارد اگر صرفه اقتصادی داشته باشد من ۱۰۰ درصد موافقم. البته برای شرب و صنعت صرفه اقتصادی دارد، برای صنعت فولاد صرفه اقتصادی دارد اما برای کشاورزی صرفه ندارد.
 
*انتقال آب از دریای خزر چه‌طور، به صرفه است؟
 
دریای خزر چیزی حدود ۳۸۶ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد، ورودی آب آن هم عمدتاً از طرف روسیه است، طبق قوانین آبی به ما اجازه داده‌اند ۴۰ درصد از منابع آب تجدیدپذیر خودمان را استفاده کنیم، درحالی که فقط ۱۴ درصد استفاده می‌کنیم و بقیه وارد دریای خزر می‌شود. با توجه به وسعت گیلان و مازندران و میزان بارش‌ها در این دو استان چیزی حدود ۷ میلیارد متر مکعب آب داریم که فقط ۱۴ درصد آن را استفاده می‌کنیم. بنابراین ما می‌توانیم از حوضه دریای خزر آب را به سمنان ببریم.
 
انتقال آب از دریای خزر هم برای کشاورزی صرفه اقتصادی ندارد، فقط می‌شود برای شرب و صنعت آب دریا را منتقل کرد، چراکه صنعت و شرب از عهده پرداخت هزینه آب برمی‌آید اما برای کشاورزی صرفه اقتصادی ندارد. لذا ما می‌توانیم به منابع آب‌های زیرزمینی استان سمنان فشار نیاوریم و منابع آبی مورد نیاز صنعت را از پروژه‌های انتقال آب تامین کنیم، ما حق داریم از حقابه‌ گیلان و مازندران که بیشتر وارد دریای خزر می‌شود استفاده کنیم.

سازمان هواشناسی: سرعت روند افزایش دما در ایران ۲ برابر میانگین جهانی است

سازمان هواشناسی:
سرعت روند افزایش دما در ایران ۲ برابر میانگین جهانی است
در ایران، کشوری که شمال و جنوب آن به ترتیب در عرض‌های میانی و جنب حاره‌ای قرار دارد، سرعت روند افزایش دما بیش از ۲ برابر میانگین جهانی است. 

رئیس سازمان هواشناسی کشور با اشاره به تغییر اقلیم زمین گفت: روند گرمایش فعلی زمین در ۱۰ هزار سال گذشته بی‌سابقه است و میانگین افزایش دمای کشور ما با سرعتی دو برابر روند جهانی پیش می‌رود.

به گزارش ایسنا سحر تاجبخش مسلمان درباره تغییرات اقلیم در کره زمین و آثار آن برای ایران گفت: اقلیم زمین در حال تغییر است و احتمالا این تغییرات در طول قرن جاری و بعد از آن ادامه خواهد یافت اما درچند دهه آینده، میزان تغییرات اقلیمی به میزان انتشار جهانی گازهای گلخانه‌ای و عدم قطعیت حساسیت اقلیم زمین نسبت به انتشار این گازها بستگی دارد. 

ضرورت کاهش قابل توجه گازهای گلخانه‌ای برای مقابله با گرمایش زمین

رئیس سازمان هواشناسی در ادامه اظهار کرد: با کاهش قابل توجه انتشار گازهای گلخانه‌ای، دمای سالانه میانگین جهانی می‌تواند به دو درجه سانتیگراد یا کمتر محدود شود، با این حال بدون کاهش قابل توجه انتشارگازهای گلخانه‌ای، افزایش دمای سالانه میانگین جهانی نسبت به دوران قبل از صنعتی شدن (۱۸۵۰-۱۹۰۰) تا پایان این قرن می‌تواند به بیش از ۵ درجه سلسیوس برسد. 

تاجبخش افزود: نسبت به سرعت تغییرات طبیعی اقلیم که در طول تاریخ زمین اتفاق افتاده است، اقلیم جهانی با سرعت بیشتری در حال تغییر است و گرمایش فعلی با سرعتی رخ می‌دهد که در ۱۰ هزار سال گذشته زمین سابقه نداشته است. 

معاون وزیر راه و شهرسازی در ادامه گفت: طبق گزارش هیات بین‌الدول تغییر اقلیم (IPCC)، از زمانی که ارزیابی‌های علمی منظم در دهه ۱۹۷۰ آغاز شد، تأثیر فعالیت انسان بر گرمایش سامانه اقلیم از وضعیت نظری به واقعیت تبدیل شده است.

وی افزود: اطلاعات علمی کسب شده از منابع طبیعی مانند هسته‌های یخ، سنگ‌ها و حلقه‌ درختان و اطلاعات حاصل از تجهیزات جدید مانند ماهواره‌ها و ادوات سنجشی جمله‌گی حاکی از اقلیم در حال تغییر است.

تاجبخش به گزارش سازمان جهانی هواشناسی درباره وضعیت دمای میانگین آسیا براساس شش مدل مختلف و با استفاده از داده‌های باز تحلیل و دیدبانی اشاره کرد و گفت: بر اساس این گزارش، سرعت گرمایش اقلیم زمین از دهه ۷۰ به بعد افزایشی بوده است.

رئیس سازمان هواشناسی در ادامه اظهار کرد: در ایران؛ کشوری که شمال و جنوب آن به ترتیب در عرض‌های میانی و جنب حاره‌ای قرار دارد، تغییرات اقلیمی بیش از میانگین تغییرات جهانی است. 

وی افزود: دمای میانگین کشور در پنج دهه گذشته و با استفاده از درون‌یابی داده‌های دیدبانی ایستگاه‌های هواشناسی معرف افزایش دمای دهه‌ای تقریباً با شیب ۰.۴ درجه سلسیوس است که حدود دو برابر آهنگ افزایش جهانی است و بیانگر گرمایش محیط و تغییر اقلیم کشور با سرعت بیش از میانگین جهانی است.

روند کاهشی بارش‌های تجمعی در ۵ دهه گذشته

تاجبخش درباره میزان بارندگی‌های کشور در این شرایط توضیح داد: الگوهای بارش تجمعی سالانه کشور نشان از روند کاهشی در پنج دهه گذشته داشته است. میانگین بارش تجمعی سالانه در دهه‌های ۱۹۷۳-۱۹۸۲ و ۲۰۱۳-۲۰۲۲ به ترتیب حدود ۲۵۰ و ۲۰۰ میلیمتر بود، که روند کاهشی و تفاوت ۵۰ میلیمتری بین دهه اول و پنجم را نشان می‌دهند. 

به گفته معاون وزیر راه و شهرسازی، این اطلاعات با استفاده از داده‌های دیدبانی ایستگاه‌های سازمان هواشناسی کشور و داده‌های باران‌سنجی وزارت نیرو تهیه شده است.

رئیس سازمان هواشناسی ادامه داد: از سوی دیگر افزایش روند دما موجب تبخیر سریع‌تر آب و کاهش فرصت‌ ترمیم منابع آب زیرزمینی می‌شود. رشد تبخیر در پنج دهه گذشته کشور نشان دهنده افزایش توان تبخیر و تشدید تبخیر آب دریاچه‌ها و سدها است که تاثیر مخرب بر منابع آب در دسترس از جمله در حوزه نوشیدن (شرب) و کشاورزی دارد.

تاجبخش به خشک شدن دریاچه‌های کشور طی دهه‌های گذشته اشاره کرد و گفت: در دهه‌های اخیر دریاچه‌ها در سراسر کشور با روند خشک شدن مواجه و تعدادی نیز خشک شده‌اند، مانند دریاچه ارومیه در شمال غرب که بخش اعظمی از سطح آب خود را از دست داده است. 

وی افزود: افزایش توان تبخیر همراه با فعالیت‌های مخرب انسانی، سهم قابل توجهی در عواقب محیطی ناخواسته در کشور داشته است.

رئیس سازمان هواشناسی خاطرنشان کرد: شاخص استاندارد شده بارش و تبخیر (SPEI) و تغییرات آن در سه دهه گذشته (۱۹۹۳-۲۰۲۲) به عنوان یکی از شاخص‌های استاندارد برآورد خشکسالی در کشور با در نظر گرفتن هر دو عامل دما و بارش نشان می‌دهد که فراوانی و شدت خشکسالی‌ها در کشور طی دهه‌های اخیر روند صعودی داشته است. 

هزینه‌های سنگین تغییرات اقلیم برای ایران

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی تاجبخش در پایان گفت: روند خسارت‌های وارد شده کشاورزی، نتایج حاصل از شاخص‌های خشکسالی هواشناسی مانند SPEI را تأیید می‌کند بنابراین طی ۳۰ سال گذشته روند افزایش دما، کاهش بارش، افزایش تبخیر و افزایش خشکسالی در کشور به علت تغییرات اقلیمی رخ داده که متاسفانه تبعات زیست محیطی و اقتصادی – اجتماعی جبران ناپذیری را به همراه داشته است و عدم مدیریت منابع موجود به همراه ادامه این روند در کشور، علاوه بر افزایش آسیب‌پذیری جوامع و زیرساخت‌ها در برابر بلایای جوی و اقلیمی هزینه‌های بسیار سنگینی بر کشور تحمیل می‌کند.

بیل گیتس: هوش مصنوعی بزودی می‌تواند به کودکان آموزش دهد

بیل گیتس: هوش مصنوعی حداکثر تا ۱۸ ماه دیگر می‌تواند به کودکان خواندن یاد دهد
به گفته‌ی بیل گیتس، اگر فقط ۱۸ ماه آینده را درنظر بگیرید، هوش مصنوعی می‌تواند در این مدت به‌عنوان دستیاری برای آموزگاران مورد استفاده قرار گیرد و پس‌از آن توانایی ما را در ریاضیات تقویت خواهد کرد.
به‌گفته‌ی بیل گیس، هوش مصنوعی می‌تواند در آینده‌ی نزدیک مثل بهترین معلم‌های انسانی در امور آموزش مورد استفاده قرار گیرد.
 
به گزارش زومیت؛ بیل گیتس، یکی از بنیان‌گذاران مایکروسافت پیش‌بینی کرده است هوش مصنوعی طی چند سال آینده قادر خواهد بود عملکردی در سطح بهترین معلم‌های انسانی ارائه دهد.
 
گیتس در سخنرانی اخیرش که با موضوع یادگیری دیجیتال در سن‌دیگو برگزار شده بود اعلام کرد: «ما از اینکه هوش مصنوعی چگونه می‌تواند در آموزش خواندن مؤثر باشد شگفت‌زده شده‌ایم.»
 
به گفته‌ی گیتس، اگر فقط ۱۸ ماه آینده را درنظر بگیرید، هوش مصنوعی می‌تواند در این مدت به‌عنوان دستیاری برای آموزگاران مورد استفاده قرار گیرد و پس‌از آن توانایی ما را در ریاضیات تقویت خواهد کرد.
 
این اولین‌بار است که گیتس هیجان واقعی خود را در مورد فناوری هوش مصنوعی اعلام می‌کند. او ماه گذشته در وبلاگ خود نوشت: «عصر هوش مصنوعی آغاز شده و GPT شرکت OpenAI انقلاب بزرگی در مدل‌های زبان بزرگ است.» به‌نظر گیتس، همه‌ی محدودیت‌های کنونی هوش مصنوعی خیلی زود از بین خواهند رفت.
 
فیوچریسم می‌نویسد، بیل گیتس بیش‌از دودهه پیش‌ طی مصاحبه با نیویورک‌تایمز، درمورد یادگیری ماشینی صحبت کرده و دیدگاه آینده‌نگرانه‌اش را درمورد فناوری مذکور ارائه داده است. او سال ۲۰۰۴ اعلام کرده بود اگر پیشرفتی در هوش مصنوعی ابداع شود تا ماشین‌ها بتوانند موارد جدیدی را یاد بگیرند، چنین فناوری جذابی ده‌ برابر مایکروسافت ارزش خواهد داشت.
 
گیتس سال ۲۰۱۹ در استارتاپ Luminous سرمایه‌گذاری کرد؛ شرکتی که قصد دارد تراشه‌ی شتاب‌دهنده‌ی هوش مصنوعی مبتنی‌بر نور تولید کند. این نوع تراشه‌ها احتمالاً توان پردازشی ابررایانه‌های موردنیاز برای هوش مصنوعی آینده را تأمین خواهند کرد.
 
بیل گیتس باور دارد ما واقعاً به مرز جهش کوانتومی واقعی در فناوری هوش مصنوعی نزدیک شده‌ایم و چشم‌انداز کلی مثبتی نسبت‌به آینده‌ی این تکنولوژی دارد.

درسهای امانتداری در مسؤولیت در نامه امام علی (ع) به اشعث بن قیس

نگاهی به نامه امام علی (ع) به اشعث بن قیس؛
«اگر زمامدار جامعه خود را امانتدار بداند، هیچ گاه در امانت، تصرف مالکانه نمی کند»
امام علی(ع) با وجود اینکه جانشین پیامبر اکرم (ص) و خلیفه مسلمین بود اما کوچکترین امتیازی برای خود قائل نبود و در محکمه ای حاضر می شد که قاضی آن را خودش نصب کرده و شاکی هم یک یهودی است. حتی گاهی محکوم می شد و اعتراضی هم نمی کرد.

 استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم گفت: اگر زمامدار جامعه خود را امانتدار بداند، هیچ گاه در امانت، تصرف مالکانه نمی کند بلکه مراقبت می کند این امانت را صحیح و سالم و بدون خیانت به دست امین بعدی بسپارد.

«اگر زمامدار جامعه خود را امانتدار بداند، هیچ گاه در امانت، تصرف مالکانه نمی کند» سید جواد ورعی در گفت وگو با شفقنا با اشاره به نامه امام علی (ع) به اشعث بن قیس والی آذربایجان اظهار داشت: اشعث بن قیس گمارده خلیفه قبلی بر آذربایجان بود که امام علی (ع) همانند بسیاری دیگر از منصوبین خلیفه قبلی، او را تنفیذ کرد هرچند بعدها بدلیل عملکرد نامطلوبی که داشت او را تغییر داد. امام (ع) در نامه ای به او این واقعیت را گوشزد می کند که حکومت و مسئولیتی که برعهده تو قرار گرفته، طعمه و شکار نیست بلکه امانتی است بر گردن تو و کسی که تو را نصب کرده مراقب است که در آن خیانت نکنی. درحقیقت این فراز از نامه هشداری برای اشعث بن قیس بود که از مسئولیت خود سوء استفاده نکند.

وی افزود: به طورکلی در قرآن کریم و نیز کلمات معصومین (ع) حکومت و مسئولیت و موقعیت اجتماعی یک امانت شمرده شده است؛ خداوند در سوره نساء می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا». مفسرین می گویند که مخاطب این آیه، پیشوایان دینی و سیاسی هستند. حکومت می تواند مصادیقی از این امانت باشد. از یکسو به کارگزاران خطاب می کند که این مسئولیت امانتی در دست شماست و از سوی دیگر به مردم خطاب می کند که از کارگزاران پیروی کنید و قوانین حکومتی را محترم بشمارید. این منوط به این است که مسئولان امانتدار خوبی باشند و در حفظ مسئولیت خود بکوشند.

وی به نظر آیت الله نائینی در کتاب تنبیه الامه اشاره کرد و گفت: ایشان حکومت ها را به دو دسته تقسیم می کند؛ یک دسته حکومت هایی هستند که نگاه زمامدارانشان به حکومت، مالکانه است و مردم را مِلک طلق خود می دانند و هرنوع تصرف مالکانه در مملکت را برای خود قائل هستند. دسته دیگر حکومت هایی هستند که خود را امانتدار می دانند، زمامداری را از جهتی امانت الهی و از جهتی امانت مردمی می دانند. اگر زمامدار جامعه خود را امانتدار بداند، هیچ گاه در امانت، تصرف مالکانه نمی کند بلکه مراقبت می کند این امانت را صحیح و سالم و بدون خیانت به دست امین بعدی بسپارد. اگر کسی پیوسته نگاهش به مسئولیت چنین نگاهی باشد، همواره نگران این است که امانتدار خوبی نباشد و یا امانت را به دست اهل آن نسپارد و از او بازخواست شود و نتواند پاسخ دهد.

وی افزود: آیت الله نائینی معتقد است که حکومت و زمامداری جامعه نزد عقلای عالم از نوع دوم است و ما باید از راه های مختلف از حقیقت حکومت که چیزی جز امانت نیست مراقبت کنیم و آنچه که سبب صیانت از این امانت می شود، مساله عصمت زمامدار است که در زمان حضور ائمه (ع) ایشان حافظ این حقیقت بودند و در عصر غیبت نیز کسی باید زمامدار باشد که هم اطمینان به امانتداری اوست و هم با نظارت های بیرونی، نظارت ها را قوی تر کنیم و در حکومت اهرم هایی در نظر بگیریم تا خیانتی در این امانت اتفاق نیفتد.

وی گفت: در برخی خطبه های امام علی (ع) از حقوق متقابل مردم و دولتمردان سخن به میان آمده است و این از افتخارات ماست که پیشوای دینی ما حقوق را طرفینی می دیدند یعنی هم برای مردم و هم برای زمامداران تکالیف و حقوقی قائل هستند.

آقای ورعی بیان داشت: اگر ما معتقدیم که الگوی جمهوری اسلامی به فرموده امام خمینی، حکومت علوی است، باید ببینیم چه میزان به حکومت حضرت شباهت دارد؟ امام علی(ع) با وجود اینکه جانشین پیامبر اکرم (ص) و خلیفه مسلمین بود اما کوچکترین امتیازی برای خود قائل نبود و در محکمه ای حاضر می شد که قاضی آن را خودش نصب کرده و شاکی هم یک یهودی است. حتی گاهی محکوم می شد و اعتراضی هم نمی کرد.

وی گفت: ما باید کارنامه 40 ساله خود را مرور کنیم و ببینیم حکومت ما چه شباهتی به حکومت امیرالمومنین دارد، چه از حیث کارگزاران و وظایفی که برعهده داشتند و چه از این حیث که چقدر توانستند حقوق مردم را ادا کنند؟ مردمی که نسبت به اهداف انقلاب و جمهوری اسلامی، نهایت ایثار و فداکاری را انجام دادند. مسئولین باید از عهده خواسته های مردم بربیاید و اگر کسی از عهده برنمی آید لزومی ندارد که مسئولیتی را برعهده بگیرد و بدهکار مردم بماند.

روزمرگی پایدار پیام خطرناک بودجه برای اقتصاد ایران/ شقاقی: بودجه‌ای نوشتیم که فقط حقوق و دستمزد پرداخت کنیم

پیام خطرناک بودجه برای اقتصاد ایران/ شقاقی: بودجه‌ای نوشتیم که فقط حقوق و دستمزد پرداخت کنیم
ما یک زمانی مالیات می‌گرفتیم که صرف هزینه‌های جاری و حقوق و دستمزد کنیم. بعد هزینه‌های ما فزاینده شد و پول کم آمد، بنابراین نفت را هم به آن اضافه کردیم. دوباره پول کم آوردیم، اوراق منتشر کردیم و الان دوباره کم آوردیم و در کنار مالیات، نفت و انتشار اوراق، فروش اموال را در دستور کار قرار دادیم.
یک اقتصاددان می‌گوید: بالا و پایین شدن اعداد بودجه، توفیری برای کشور ندارد، چراکه عملا تمام تلاش ما این است که بودجه ببندیم که حقوق و دستمزد پرداخت کنیم و چندین سال هم است که برای پروژه‌های عمرانی تخصیصی نداشتیم. ۱
 
به گزارش خبرآنلاین، پس از کش و قوس‌های فراوان و با ۳۶ روز تاخیر، بالاخره لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ به مجلس رفت؛ بودجه‌ای که قرار بود همراهی برنامه هفتم توسعه را با خود داشته باشد، اما در نهایت دولت از مجلس خواست که رنامه ششم توسعه تا تصویب برنامه هفتم تمدید شود.
 
اعداد و ارقام بودجه نشان می‌دهد که در بودجه سال آینده افزایش ۴۶ درصدی هزینه‌های دولت، ۴۰ درصدی بودجه شرکت‌های دولتی، افزایش ۲۰ درصدی حقوق، افزایش ۵۹ درصدی درآمدهای مالیاتی و افزایش هزینه یارانه‌ها و دلار ۲۳ هزار تومانی پیش‌بینی شده است. اعداد و ارقامی که به باور کارشناسان، تغییر آن توفیری برای اقتصاد ایران نمی‌کند.
 
در همین خصوص وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان در گفت‌وگو با خبرگزاری خبرآنلاین می‌گوید: مساله اصلی تغییر اعداد بودجه نیست، مساله اصلی این است که ساختار بودجه‌ریزی کشور مثل سال گذشته است و انباشت تجربه و دانش در ۵۰ سال اخیر به ما نشان داده که این نحوه برنامه‌ریزی یک‌ساله و این نحوه بودجه‌ریزی، دردی را از ما دوا نمی‌کند.
 
وی می‌افزاید: مساله این است که ابرچالش‌ها و بحران‌های کشور به سرعت بیشتر می‌شود و بودجه‌های سنواتی نیز همان مسیر گذشته روزمره خود را طی می‌کنند و این دو با یکدیگر برخوردی ندارند. یعنی بحران‌ها و مسایل اقتصاد ایران و مسایل محیط‌زیستی ایران هر روز تشدید می‌شود، ولی بودجه‌ها و برنامه‌ریزی‌های سالانه ناظر بر حل این بحران‌ها و مسایل تنظیم نشده است.
 
این اقتصاددان تصریح می‌کند: از این نظر، این انتقطاع و از هم جدا شدن موجب می‌شود که همان مسیر روزمره خود را پیش برویم. شما به من می‌گویید که مالیات را کمی زیاد کردند، می‌خواهند اوراق منتشر کنند، اموال بفروشند و ۹۰ درصد هزینه‌های جاری است. عملا این نوع نظام بودجه‌ریزی ناظر بر ارتقای بهره‌وری، شایسته‌سالاری، شفافیت و حل بحران تنظیم نشده است. این درد اقتصاد ایران و کشور ماست که این نظامات بودجه‌ریزی صرفا برای امرار معاش کارمندان دولت و بازنشستگان تنظیم می‌شود و همان مسیر روزمرگی است.
 
شقاقی‌شهری عنوان می‌کند: ما یک زمانی مالیات می‌گرفتیم که صرف هزینه‌های جاری و حقوق و دستمزد کنیم. بعد هزینه‌های ما فزاینده شد و پول کم آمد، بنابراین نفت را هم به آن اضافه کردیم. دوباره پول کم آوردیم، اوراق منتشر کردیم و الان دوباره کم آوردیم و در کنار مالیات، نفت و انتشار اوراق، فروش اموال را در دستور کار قرار دادیم.
 
وی ادامه می‌دهد: عملا مسیری که در نظام بودجه‌ریزی طی می‌شود، هیچ‌گونه ارتباطی با حل مسایل کشور ندارد و هیچ‌کجای دنیا هم من سراغ ندارم که این همه کارمند رسمی داشته باشیم. ما فقط الان دنبال این هستیم که حقوق و دستمزد کارمندان دولت را پرداخت کنیم، ولی نکته این‌جاست که چقدر بهره‌وری در اقتصاد ایران وجود دارد.
 
حقوق می‌دهیم که بهره‌وری منفی داشته باشیم
 
این کارشناس اقتصادی با بیان این‌که من سالیان سال در دستگاه‌های اجرایی بوده‌ام و مشاهده کرده‌ام که چه ساختار اداری در کشور شکل گرفته و چه نهاد اداری‌ای داریم، می‌گوید: این نوع نظام اداری فقط بلعنده پول است و هر چقدر هم ما به این نظام اداری پول بدهیم، خروجی آن حل مسایل نخواهد بود.
 
شقاقی‌شهری می‌افزاید: ۲۰ سال پیش قرار بود بودجه‌ریزی را عملیاتی کنیم و بودجه‌ریزی هدفمند و برنامه‌محور باشد و در عین حال، ناظر بر حل چالش‌های کشور باشد. این شعاری بود که از ۲۰ سال پیش به آن رسیده بودیم و به این نتیجه رسیده بودیم که نظام بودجه‌ریزی کشور ناظر بر ارتقای بهره‌وری و حل بحران‌ها و چالش‌های کشور نیست.
 
وی عنوان می‌کند: در سال ۱۳۸۰ به خاطر دارم که سازمان برنامه و بودجه وقت همایشی برای بودجه‌ریزی عملیاتی گذاشته بود و مباحث این بود که این نظام بودجه‌ریزی جز اتلاف منابع، عایدی دیگری ندارد. الان ۲۱ سال گذشته و همان مسیر گذشته را ادامه می‌دهیم و بودجه‌ریزی، افزایشی و چانه‌زنی است. یکی از بدترین نظامات بودجه‌ریزی این است.
 
این اقتصاددان متذکر می‌شود: حتی رهبری ۴، ۵ سال قبل به رییس مجلس وقت برای اصلاح ساختار بودجه‌ریزی دستور دادند، ولی دیدیم که ما توان اصلاح ساختار بودجه را نداریم. آن مجلس و مجلس بعدی هم این اصلاحات را انجام نداد. آنچه که الان می‌بینیم، همان ساختار سال‌های قبل است؛ با تغییراتی در برخی از اعداد.
 
شقاقی‌شهری عنوان می‌کند: حالا بالا و پایین شدن این اعداد، توفیری برای کشور ندارد. یعنی عملا تمام تلاش ما این است که حقوق و دستمزد پرداخت کنیم و چندین سال است که برای پروژه‌های عمرانی نیز تخصیصی نداشتیم. یعنی عملا پولی نداشتیم که برای بودجه‌های عمرانی تخصیص دهیم و عمدتا تلاش دستگاه‌های اجرایی این است که حقوق و دستمزد کارمندان را پرداخت کنند؛ آن هم کارمندان دستگاه دولتی که وقتی نظام اداری را تحلیل می‌کنیم، رشد بهره‌وری منفی است.
 
وی تصریح می‌کند: عملا به نظام اداری پول می‌دهیم که بهره‌وری، شفافیت و شایسته‌سالاری ندارد و ناظر بر حل مسایل کشور نیست.
 
پیام خطرناک بودجه برای اقتصاد ایران/ شقاقی: بودجه‌ای نوشتیم که فقط حقوق و دستمزد پرداخت کنیم
 
بحران‌های کشور در حال تشدید شدن است
 
این اقتصاددان یادآور می‌شود: مدام هزینه‌ها در بودجه اضافه شده است؛ هم هزینه‌های دستگاه‌های دولتی و هم صندوق‌های بازنشستگی. دولت‌ها مجبور شده‌اند در کنار مالیات و نفت، شروع به آینده‌فروشی کنند، یعنی اوراق منتشر کنند. الان هم شروع کردند که اموال بفروشند. آخر سر کجای دنیا سراغ دارید که یک نفر بخواهد رستوران برود و بعد فرش زیر پای خود را بفروشد. اگر درآمد دارد، با مازاد درآمد باید رستوران برود.
 
شقاقی‌شهری می‌گوید: در دنیا هم وقتی اموال یا اوراق منتشر می‌کنند، برای توسعه زیرساخت‌ها است. ایراد ندارد که خودرو را بفروشیم که خانه بخریم، اما ماشین را نباید بفروشیم تا یک هفته به شمال برویم. اگر این اتفاق بیفتد، همه نسبت به عقلانیت این فرد تعجب می‌کنند.
 
وی عنوان می‌کند: ما الان گرفتار چنین ساختار معیوبی شدیم. در ۵ سال گذشته اوراق منتشر کردیم تا حقوق و دستمزد بدهیم و الان هم سقف اوراق زیاد شده و پاسخ‌گوی هزینه‌ها نیستیم. حالا هم یک جای دیگر را می‌خواهیم خراب کنیم و درصدد فروش اموال هستیم. اسم آن را مولدسازی دارایی‌های دولت گذاشتیم، اما مولدسازی با فروش اموال، دو بحث متفاوت است.
 
این کارشناس اقتصادی تصریح می‌کند: در مولدسازی، تبدیل دارایی با هدف ارزش افزوده بیشتر در آینده انجام می‌شود. یعنی تحت عنوان شکیل و زیبای مولدسازی دارایی‌های دولت، می‌خواهیم اموال را برای پرداخت حقوق و دستمزد بفروشیم تا در نهایت بهره‌وری منفی حاصل شود.
 
شقاقی‌شهری می‌افزاید: واقعا این زنجیره معیوب چه فایده دارد. مسایل کشور مدام تشدید می‌شود؛ از بحث عدم سرمایه‌گذاری‌ها، آب، محیط‌زیست، آلودگی هوا، فرونشست زمین، فرسودگی زیرساخت‌ها و ...
 
وی تاکید می‌کند: این بودجه سنواتی که برنامه یک‌ساله است، عملا با مسایل کشور باید متصل شود که در برنامه‌های میان‌مدت، مساله حل شود. یعنی برای مثال، بگوییم مساله آب را ظرف ۵ سال می‌خواهیم حل کنیم. این نوع بودجه‌ریزی ۵۰ سال است که اتفاق می‌افتد و حاصل آن، «هیچ» بوده است. ما که نباید با حاصل «هیچ» دوباره این مسیر را ادامه دهیم.
 
حاصل این بودجه «هیچ» است
 این کارشناس اقتصادی می‌گوید: حالا عدد دلار در بودجه بالا و پایین شود یا نفت را کم و زیاد بفروشیم، اما در نهایت، حاصل هیچ است و بودجه را می‌بندیم که حقوق و دستمزد بدهیم. این چالش‌های اقتصادی ایران سر جای خود است و روز به روز بدتر و بدتر می‌شود.
 
شقاقی‌شهری می‌افزاید: سوال این است که این نوع نظام بودجه‌ریزی چه فایده‌ای دارد. چرا این همه وقت و انرژی کشور را تلف می‌کنیم. اگر قرار است حقوق و دستمزد بدهیم، یعنی روزمرگی. این دیگر بودجه نمی‌خواهد و دولت خیلی راحت بگوید می‌خواهم زندگی روزانه کشور را بگذرانم.
 
وی یادآور می‌شود: بودجه باید ناظر بر حل مسایل کشور باشد و این نوع بودجه‌ریزی محکوم به شکست است و مسایل کشور هر روز بدتر و بدتر خواهد شد، چون برای حل مسایل کشور برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی نکردیم.
 
پیام بودجه برای اقتصاد ایران چیست؟
 
این کارشناس اقتصادی می‌گوید: به طور طبیعی این بودجه به دلیل این‌که ناظر بر ارتقای بهره‌وری و حل مسایل کشور نیست، حاصل آن کسری‌های بودجه، تورم حاصل از کسری‌های بودجه، عدم کمک به رشد اقتصادی ایران و حل مسایل اقتصادی ایران خواهد بود.
 
شقاقی‌شهری می‌افزاید: لایحه‌ای که من دیدم، به دلیل این‌که مثل گذشته تنظیم شده، کسری بودجه عیانی دارد. کسری بودجه عملیاتی بالایی هم دارد، چون باید اوراق و اموال بفروشیم. ما برای پرداخت حقوق و دستمزد داریم اموال می‌فروشیم و این یعنی اوج بی‌خردی در نظام بودجه‌ریزی. ما حق نداریم برای حقوق و دستمزد پایدار، اموال بفروشیم یا اوراق منتشر کنیم.
 
وی عنوان می‌کند: به نظر من نظام اداری ما نیازمند تغییرات اساسی است. این نظام اداری در جهت راحت‌طلبی است، یعنی حقوق می‌دهیم و بهره‌وری منفی است. این نظام اداری با این وضعیت ساختار سازمانی و استخدامی بهره‌وری ندارد. ما باید از دستگاه‌ها برنامه بخواهیم. ما نباید به کارمند پول دهیم، باید برای حل مساله پول دهیم. ساختار است که ایراد دارد و هر سال هم تکرار می‌شود و این همان روزمرگی است.