واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

هرکس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ زمان جاهلیت مرده است

بی‌مرگی: امام را بشناس!

چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۸


اگر چند لحظه - بدون در نظر گرفتن آیات و روایات - در کار خودمان تأمل کنیم، درمی‌یابیم که ممکن نیست بدون راهنما، از پس رسیدن به مقصد - حتّی اگر دنیایی باشد - بربیاییم؛ همان‌گونه که در جاده ها، بدون تابلوهای «ایست»، «لطفاً آهسته برانید»، «خطر ریزش سنگ»، «5 کیلومتر تا مسجد» و «استراحتگاه»، یا گم می‌شویم یا از منحرف می‌شویم و به ته دره سقوط می‌کنیم.

ما عقل کل نیستیم و اگر قرار است در مسیری وارد شویم، باید معلّمی داشته باشیم.

نخستین وظیفه و تکلیفی که در عصر غیبت بر دوش منتظران گذاشته شده، شناخت امام زمان(عج) است؛ شناخت معلمی که تمام و کمال خود را در اختیارش بگذاریم تا در مسیر تا مقصد، راهنما و نجات بخش ما باشد.

پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند:
«هرکس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ زمان جاهلیت مرده است.»

برگرفته از کتاب «#انتظار منتظر و تکلیف منتظران»؛ به نقل از مکیال المکارم.

خرید
کتاب «#انتظار منتظر و تکلیف منتظران» از یاران شاپ  http://yon.ir/9SGmy





حدیث من مات

حدیث من مات
اطلاعات روایت
موضوع: شناخت امام
صادره از: پیامبر اسلام(ص)
اعتبار سند: ادعای تواتر در منابع شیعه و اهل سنت
منابع شیعه: کافی، کمال الدین و تمام النعمة، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر
منابع سنی: صحیح مسلم، مسند احمد بن حنبل، مسند ابوداود طیالسی، مسند الشامیین
احادیث مشهور

حدیث سلسلةالذهب.حدیث ثقلین.حدیث کساء.مقبوله عمر بن حنظلة.حدیث قرب نوافل.حدیث معراج. حدیث ولایت.حدیث وصایت.حدیث جنود عقل و جهل.حدیث شجره

پیامبر اسلام(ص):
مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است.

مناقب ابن شهرآشوب، ج۱، ص۲۴۶؛

حَدیث مَنْ مات گفتار معروفی است از پیامبر اسلام(ص) که هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است. این حدیث با الفاظ مختلف در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است. شیعیان این حدیث را درباره مسئله امامت می‌دانند و لزوم شناخت و اطاعت از امام را از آن استنباط می‌کنند. اهل سنت این روایت را مربوط به بحث ارتباط مردم با حاکم اسلامی و لزوم بیعت با او دانسته‌اند.

محتویات

متن حدیث در منابع شیعه و اهل سنت

این حدیث در منابع مختلف شیعه و اهل سنت نقل شده است:

منابع شیعی

در منابع اسلامی روایاتی با عبارت «من مات» نقل شده است.[۱] اما مقصود از تعبیر (حدیث «من مات») کلام معروف پیامبر اکرم است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة؛ هر فردی که بمیرد در حالی که امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است».[۲]

ابن ابی یعفور نقل می‌کند: از امام صادق(ع) درباره گفتار پیامبر اسلام: «مَنْ مَاتَ وَ لَیسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِیتَتُهُ مِیتَةٌ جَاهِلِیةٌ؛ هر فردی که بمیرد در حالی که امامی نداشته باشد، مرگش، مرگ جاهلی است» پرسیدم که آیا مقصود مردن در حالت کفر است؟ امام صادق(ع) فرمود: مردن در حالت گمراهی است. عرض کردم: هر که در این زمان هم بمیرد و او را پیشوائی نباشد، مرگش، مرگ جاهلیت است؟ فرمود: آری.[۳] برخی علمای شیعه روایت من مات را متواتر در منابع شیعه و اهل سنت دانسته‌اند.[۴]

پیامبر اسلام(ص):
مَنْ مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً؛ کسی که بدون امام بمیرد؛ به مرگ جاهلی مرده است.

احمد بن حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۲۸، ص۸۸

منابع اهل سنت

حدیث «من مات» با تفاوتی مختصر در الفاظ، در منابع اهل سنت نیز نقل شده است؛ در برخی منابع از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده‌اند: «مَنْ مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً؛ کسی که بدون امام بمیرد؛ به مرگ جاهلی مرده است»؛[۵] در برخی منابع دیگر چنین روایت شده: «مَنْ خَلَعَ یدًا مِنْ طَاعَةٍ، لَقِی اللهَ یوْمَ الْقِیامَةِ لَا حُجَّةَ لَهُ، وَمَنْ مَاتَ وَ لَیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ، مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً؛ کسی که دست خود را از طاعت شخصی خارج کند (بیعت خود را بشکند) در مواجهه با خداوند در روز قیامت؛ دلیلی بر عملش نخواهد داشت و همچنین کسی که بمیرد و بیعتی بر گردن خود نداشته باشد؛ به مرگ جاهلی مرده است.[۶] علمای اهل سنت، حدیث فوق را صحیح[۷] و حسن[۸] دانسته‌اند.

منابع حدیث

تعدادی از منابع شیعه و اهل سنت روایت «من مات» را نقل کرده‌اند.

منابع اهل سنت

منابع شیعه

  • کافی، کلینی[۱۲]
  • کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق[۱۳]
  • کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، خزاز رازی.[۱۴]

معنای حدیث نزد علمای شیعه و اهل سنت

علمای شیعه و سنی هرکدام بنا به عقاید کلامی خود از این روایت استفاده کرده‌اند و برای نظرات خود به آن استناد کرده‌اند.

شیعه

شیعیان از حدیث «من مات» در بحث امامت استفاده کرده و آن‌را دلیلی بر لزوم وجود امام در تمام دوران‌ها[۱۵] و ضرورت شناخت و اطاعت از امام دانسته‌اند.[۱۶] بنابر اعتقادات شیعه، مراد از امام در این روایت، اهل بیت و امامان معصوم است و در دوران حاضر، باید به امام مهدی، ایمان داشت.[۱۷]

اهل سنت

اهل سنت تفسیر و معنای دیگری از این روایت، ارائه کرده‌اند: در صحیح مسلم، این حدیث در بابی تحت عنوان «بَابُ الْأَمْرِ بِلُزُومِ الْجَمَاعَةِ عِنْدَ ظُهُورِ الْفِتَنِ وتحذیر الدعاة إلی الکفر؛ باب لزوم حفظ جماعت در زمان ظهور فتنه‌ها و پرهیز از دعوت کنندگان به کفر» آمده[۱۸] که همین می‌تواند معنای حدیث در نزد مسلم را مشخص کند. برخی منابع اهل سنت این حدیث را هم‌معنا با حدیث دیگری از پیامبر دانسته‌اند: «من مات مفارقًا للجماعة مات میتة جاهلیة؛ کسی که بمیرد در حالی که جدای از جماعت بوده باشد؛ به مرگ جاهلی مرده است».[۱۹]

اهل سنت مقصود از «امام» در این روایت را حاکم جامعه اسلامی می‌دانند که برای حفظ جماعت باید از او تبعیت و در بیعت او باقی ماند.[۲۰] این لزوم تبعیت از حاکم اسلامی، شامل تمام حاکمان مسلمان می‌شود و ظالم بودن، گناه کار بودن و... خللی در این لزوم تبعیت ایجاد نمی‌کند؛ ابن تیمیه در تفسیر حدیث فوق، لزوم تبعیت و بیعت صحابه پیامبر و تابعان با یزید بن معاویه را استنباط کرده است: («پس از واقعه حره، عبدالله بن مطیع که از سردمداران مخالف یزید در مدینه بود، به مکه فرار کرد. عبدالله بن عمر به ملاقات او رفت. ابن مطیع: برای ابن عمر متکائی بگذارید تا بنشیند. ابن عمر: برای نشستن به پیش تو نیامدم. آمدم تا حدیثی از پیامبر برای تو بخوانم. پیامبر فرمودند: کسی که دست خود را از طاعت شخصی خارج کند (بیعت خود را بشکند) در مواجهه با خداوند در روز قیامت، دلیلی بر عملش نخواهد داشت و همچنین کسی که بمیرد و بیعتی بر گردن خود نداشته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.» این حدیث را عبدالله بن عمر برای عبدالله بن مطیع، زمانی که از اطاعت امیر زمان خودش، یزید، سر باز زده بود خواند. در حالی که یزید ظلم کرده بود و در واقعه حره امور ناشایستی را انجام داد. در نتیجه از این حدیث به دست می‌آوریم که بر حاکمان مسلمان نباید با شمشیر قیام کرد و اگر شخصی در غیر اطاعت از این حاکمان بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است).[۲۱]

البته برخی از منابع اهل سنت، امام در روایت فوق را به پیامبر اسلام معنا کرده‌اند و معتقدند باید به پیامبر اسلام ایمان داشت؛ زیرا او امام اهل زمین در این دنیا است.[۲۲]



منابع

  • ابن ابی‌عاصم، أبوبکر بن أبی عاصم، السنه، المحقق: محمد ناصر الدین الألبانی، بیروت، المکتب الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
  • ابن تیمِیة، تقی الدین، مختصر منهاج السنة، خلاصه کننده عبد الله بن محمد الغنیمان، صنعاء،‌دار الصدیق، چاپ دوم، ۱۴۲۶ق.
  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق: دکتر محمد جعفر یاحقی و دکتر محمد مهدی ناصح، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
  • طبرانی، سلیمان بن أحمد، مسند الشامیین، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
  • ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، السعادة، بجوار محافظة مصر، ۱۳۹۴ق.
  • أحمد بن حنبل، أبو عبدالله، مسند احمد، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، بیروت: مؤسسة الرسالة، ۱۴۲۱ق.
  • برقی، ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق و مصحح: محدث، جلال الدین، قم،‌ دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.
  • حلیمی، ابوعبدالله، منهاج فی شعب الایمان، المحقق: حلمی محمد فودة،‌ بیروت، دار الفکر،‌ ۱۳۹۹ق.
  • خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۱ق.
  • سید ابن طاووس، رضی الدین علی، الاقبال بالاعمال الحسنة، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، قم، ‌انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: علی اکبر غفاری، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
  • صهیب عبدالجبار،‌ الجامع الصحیح للسنن والمسانید، بی‌جا، بی‌نا، ۲۰۱۴م.
  • ابوداود طیالسی، سلیمان بن داود، مسند ابی داود الطیالسی، محقق:‌ محمد بن عبدالمحسن ترکی، مصر،‌ دار هجر، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری، صحیح مسلم (المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلی رسول الله)، محقق:‌ محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۹ق.
  • علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • علامه مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: سید هاشم رسولی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • محمد بن حبان بن احمد، صحیح ابن حبان، محقق: شعیب الأرنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • ملاصدرا، صدرالدین شیرازی محمد بن ابراهیم، شرح أصول الکافی، محقق و مصحح: محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.



مرتبط:

- سیره و صفات مهدى موعود (عج) در سخنان امام باقر (ع)

- انعکاس معانی در آینه نامهای امام منتظر (عج)


8252326376

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد