عصر ایران
- استاد تاریخ دانشگاه تهران با تحلیل دو سوی واقعه کربلا، کنشگران سپاه
امام حسین ع را عمدتا نیروهای فرهنگی، علمی و اجتماعی اما اهل جهاد توصیف
کرد و گفت: کنشگران سپاه یزید اما از اشراف نظامیاند که به خاطر قدرت و
ثروت دست به هر جنایتی میزدند.
به گزارش عصر ایران، دکتر غلامرضا ظریفیان
در پنجمین شب از سلسله نشست های «عاشورا و امروز ما» که به همت «بنیاد
اندیشه و احسان توحید»، «خانه اندیشمندان علوم انسانی» و «انجمن اندیشه و
قلم» برگزار شد، سخنرانی خود در شب عاشورا را با عنوان «ریخت شناسی
کنشگران مؤثر واقعۀ کربلا» ایراد کرد.
او با بیان اینکه «کاروان
امام حسین و لشگر یزید عموما عرباند با یک تفاوت که اکثر اصحاب امام، عرب
جنوبی و یمنیاند اما اغلب لشگر یزید از اعراب شمالیاند که عموما ساکن
کوفه بودند» گفت: «اعراب جنوبی و یمنی، با شمشیر، اسلام نیاوردند بلکه زمان
پیامبر به صورت ارادی و اختیاری اسلام آوردند. یمنیها حمایت کننده اصلی
امام علی (ع) بودند. امام حسن را هم یمنیها حمایت کردند. اکثر شهدای کربلا
غیر از بنی هاشم، یمنی هستند. ما ایرانیها نیز تشیع خود را مدیون یمنیها
هستیم؛ مهاجرانی که به مناطق مرکزی و ری آمدند».
اشراف نظامی که اشراف اقتصادی شدند
ظریفیان
اضافه کرد: «اما کنشگران اصلی سپاه یزید حجازی و اعراب شمالیاند؛ مانند
عبیدالله زیاد، عمر سعد، شمر، اشعث و شبث. اعراب شمالی نقشی فعال در فتوحات
داشتند و بعدها در سپاه یزید از اشراف نظامی شدند. البته اشرافیتشان
را با رانت به دست آورده بودند. آنان نظامیانی بودند که از رانت ویژه
برخوردار شدند و به اشراف اقتصادی تبدیل گشتند و همین بود که امام حسین
میفرمود حرف حق را نمیفهمید چون شکمتان از حرام پر شده است».
او در ادامه به شخصیتشناسی و ارایۀ گزارشی از زندگی کنشگران اصلی لشگر
یزید پرداخت و با بیان اینکه عمرسعد فرزند «سعد ابی وقاص» است، گفت: «پدر
عمرسعد نقش موثری در به خلافت رسیدن عثمان داشت و سپس والی کوفه شد. او در
دورۀ امیرالمؤمنین کناره گرفت و منزوی شد، در دورۀ معاویه هم تا حدودی
منزوی و سپس مسموم و کشته شد. سعد اما به رغم برخوردی که معاویه با پدرش
کرد از نیروهای اصلی فعال دورۀ معاویه است که در خدمت زیاد ابن ابیه در می
آید.
عمر شخصیت نظامی دارد و سهم زیادی از فتوحات برده است. او
همراه شمر در قتل عام حجربن عدی و یارانش نقش ایفا کرد و از کاسبان فتنه
اند. عمر شهادت می دهد که حجربن عدی فتنه گر است و دلیل قتل حجر همین شهادت
است. او همچنین وقتی مسلم به کوفه می آید به یزید نامه می نویسد و یزید را
تحریک می کند و می گوید اگر دیر بجنبی کوفه را از دست می دهی. بعد هم در
کربلا در مقابل امام حسین قرار می گیرد».
مرد هزارچهرۀ واقعۀ کربلا
ظریفیان
در توصیف شخصیت شبث، او را «مرد هزارچهره» خواند و اظهار کرد: «شبث در
ماجرای پیامبران دروغین در زمان حضرت محمد(ص) و اوایل وفات ایشان از
مدافعان پیامبران دروغین بود. بعدها توبه می کند و از فرماندهان فتوحات
نظامی می شود. او از کسانی است که در قتل عثمان نقش دارد. در جنگ جمل در
برابر امیرالمومنین است اما بعد از مدتی رنگ عوض می کند و در واقعه صفین
کنار حضرت قرار می گیرد.
امیرالمومنین
که ضعیف می شود به خوارج می پیوندد، در گفت و گویی که حضرت با خوارج دارد
توبه می کند. بعد از شهادت امام حسن به معاویه می پیوندد. در واقعه حجر بن
عدی جزو شهادت دهندگان علیه اوست. وقتی معاویه می میرد با نوشتن نامه امام
حسین را به کوفه دعوت می کند. در نهایت هم عبیدالله او را فرمانده سپاه
پیاده نظام روز عاشورا می کند. او در قیام توابین نیز از آنان حمایت می کند
اما بعدها در مقابل مختار قرار می گیرد و با قاتل مختار بیعت می کند.»
او
در ادامه به شخصیت شناسی شمربن ذی الجوشن پرداخت و گفت: «او به سختی اسلام
آورد، فردی بشدت متحجر است، یازده بار پیاده به حج رفت. نظامی صرف و مزدور
است. تند و افراطی، بددهن و هرزه گو، اما معتقد است خدا را به خوبی می
شناسد.
از یاران علی (ع) بوده اما بعدها به خوارج می پیوندد و در
جنگ نهروان جان سالم به در می برد. بعدها به خدمت معاویه درآمد و در ماجرای
قتل حجربن عدی قسم یاد می کند که حجر مرتد است و مسلم را نیز فتنه گر می
خواند. او کاملا نگاه قبیله ای و طایفه ای دارد و در کربلا لحظه به لحظه
حرکت امام حسین را گزارش می کند. شب عاشورا امان نامه برای حضرت ابوالفضل
می آورد. در عاشورا در کشته شدن امام حسین و قتل حضرت عباس فعال بود و
مسوول انتقال سرها به شام است.»
ظریفیان با اظهار اینکه «در سپاه یزید افراد بی هویت زیادی وجود دارند»
تصریح کرد: «حرمله یکی از نظامیان بی ریشه ای است که به فرمان امیرش دست به
هر کاری می زند.او تیراندازی ماهر و قاتل علی اصغر و عبدالله بن حسن است.»
و نقش فعال در قتل حضرت عباس دارد.»
او با بیان اینکه «خاندان اشعث نیز نقش فعالی در سپاه یزید داشتند» گفت:
«اشعث امیرالمومنین را مجبور به حکمیت و پذیرفتن ابوموسی اشعری کرد. بعدها
معاویه او را که در سپاه امام حسن بود خرید و اشعث پشت امام را خالی کرد.
اشعث دو پسر به نام های محمد و قیس دارد که هر دو از نیروهای فعال سپاه
پزید هستند. محمد چشم در چشم امام حسین منکر فرزند پیغمبر بودن امام شد.
قیس جزو کسانی است که به امام حسین نامه نوشتند که به کوفه بیا اما در آتش
زدن خیمه ها نقش داشت.»
5زن در کربلا با سپاه یزید درگیر شدند
ظریفیان
در ادامه به شخصیت شناسی کنشگران فعال کاروان امام حسین (ع) در کربلا
پرداخت و ابتدا با اشاره به نقش زنان گفت: «زنان در کربلا نقش بسیار مهمی
را ایفا کردند. یازده مادر شهید در کربلا بودند؛ حدود 5 زن با دشمن در
کربلا مواجهه داشتند که یکی از آنان به شهادت رسید. در ماجرای اسرا عده ای
از زنان برای آزادی اسرا تلاش کردند که منجر به، به شهادت رسیدن آنان شد. اما
متاسفانه کمتر از نقش زنان یاد می شود.»
او سپس به توصیف شخصیت مسلم بن عوسجه پرداخت و اظهار کرد: «مسلم 80 ساله
بود. از یاران پیامبر، امیرالمومنین و امام حسن بود. محدث، فقیه و مورد
وثوق است.»
ظریفیان با بیان اینکه «شخصیت های موثر کاروان امام
حسین نه اشراف نظامی بودند و نه اشراف اقتصادی» افزود: «مسلم در دولت
امیرالمومنین نقش بسیار موثری داشت. شب عاشورا سخنان نغزی بیان کرد. در روز
عاشورا 50 نفر از یاران امام در ساعات اولیه به شهادت رسیدند، اولین فردی
که پس از این به میدان می رود مسلم بن عوسجه است. او به قدری معنوی و بزرگ
است که وقتی وارد میدان می شود فرمانده سپاه دستور می دهد سریع او را بکشند
چون معتقد است اگر مسلم به میدان بیاید بسیاری از سپاهیانش را متزلزل می
کند.»
او با بیان اینکه «حبیب از شخصیت های برجسته اسلام است» گفت: «حبیب از
یاران خاص پیامبر، امیرالمومنین و امام حسن و زاهد و باتقوا بود. امام حسین
در نامه ای حبیب را دانشمند فقیه و صاحب اخلاق نیکو خطاب می کند که جایگاه
علمی او را نشان می دهد.»
اصحاب امام حسین اهل غلو حتی درباره امام نبودند
ظریفیان
با اشاره به ویژگی های یاران امام حسین گفت: «یک ویژگی اصحاب امام حسین
عدم غلو درباره امام است که کلمه ای خارج از مسلمات شرعی به زبان نمی
آورند. از امام انتظارهای فرابشری نداشتند چون اهل فکر و دانش و فقیه
هستند.»
او در جمع بندی به مقایسه سپاهیان یزید با یاران امام حسین
پرداخت و اظهار کرد: «کنشگران موثر کاروان امام حسین در عرصه عمل و نظر
از موقعیت قبیله ای خود فاصله گرفتند و در مقام انسان مومن، مختار و زاهد
بودند. آنان مدافع حق در برابر ظلم و مدافع آزادی بیان بودند و با همین
نگاه در کنار امام حسین قرار گرفتند. اما کنشگران سپاه یزید متکی بر بافت
قبیله ای بودند و دعواهای هاشمی- اموی را به کربلا آورده بودند».
ظریفیان افزود: «کنشگران سپاه امام حسین عمدتاً نیروهای فرهنگی، علمی و
اجتماعی بودند، شغل حرفه ای آنان نظامی نبوده اما اهل جهاد بودند. فهم دین
آنان در پناه شمشیر نبوده اما کنشگران سپاه یزید از اشراف نظامی است که
از رانت فتوحات استفاده کرده بودند. سران لشگر یزید از اشرافی هستند که بخاطر
قدرت و ثروت دست به هر اقدام و جنایتی می زدند اما اصحاب امام، اهل غلو و
زیاده روی حتی در مدح امام حسین نیستند».
او در پایان خاطرنشان کرد:
«ادبیات یاران حسین، فاخر و دلسوزانه حتی نسبت به دشمن است، اما ادبیات
لشگر یزید مملو از اهانت، خشونت و انحطاط است.»