واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

تولید آب نوشیدنی از رطوبت هوا با استفاده از واترکیوب توسط سلول های خورشیدی + ویدئو


Ap Verheggen اپ ورهگن» یک راه خلاقانه برای تولید آب آشامیدنی مخصوصا برای مناطقی که این آب به صورت رطوبت هوا موجود است اما بر روی زمین نمی‌بارد، ابداع کرده است.
 به گزارش برق نیوز، رطوبت بالای هوا برای خیلی از مردم یک مشکل بزرگ در زندگی است اما افرادی مانند Ap Verheggen از این مشکل استفاده می‌کنند. ورهگن یک راه خلاقانه بری تولید آب آشامیدنی مخصوصا برای مناطقی که این آب به صورت رطوبت هوا موجود است اما بر روی زمین نمی‌بارد، ابداع کرده است.
 
یک مکعب ۲۰ اینچی که توسط سلول‌های خورشیدی پوشیده شده است و یک دستگاه مانند یخچال است و در قسمت مخروطی مانند خود یک میعان کننده را ایجاد کرده است که بخار آب را خنک کرده و آب تحویل می‌دهد. این آب تولید شده به کمک جاذبه زمین به صورت قطره قطره پایین می‌آید و جمع می‌گردد.
ورهگن می‌گوید که بزرگترین چالش طراحی این دستگاه خنک کردن مخروط وارونه تا دمایی نزدیک انجماد بدون مصرف بالای انرژی بوده است که او و هم تیمی‌هایش موفق شدند بعد از چندین بار تلاش به ۲۵ وات انرژی برسند. پنل‌های کوچک موجود در کنار این دستگاه تا ۴۰ وات انرژی تولید می‌کنند که امکان ذخیره انرژی در باتری برای روزهای ابری را فراهم می‌کند.
 
اینکه این دستگاه چه مقدار آب تولید می‌کند به دمای هوا بستگی دارد. هرچه دمای هوا بالاتر باشد این مقدار افزایش می‌یابد.

وقتی چاه‌ها خشک می‌شوند


مطالعات جدید جهانی نشان می‌دهد که وابستگی رو به رشد جوامع به استفاده از منابع آب شیرین تجدیدناپذیر، ذخایر آب زیرزمینی را خالی و توانایی جوامع را برای رویارویی با کمیابی آب در دنیایی که رو به گرم‌شدن دارد تضعیف می‌کند.
وقتی چاه‌ها خشک می‌شوند
موضوع کاهش ذخایر آب شیرین در بخش‌های مختلف جهان، نه فقط از نظر علمی مورد توجه واقع شده است، بلکه دغدغه عمیق اجتماعی نیز به شمار می‌آید. گزارش‌های مختلفی که درباره خالی‌شدن آبخوان‌ها و کاهش تراز آب رودخانه‌ها و دریاچه‌ها منتشر می‌شود، شواهد قانع‌کننده‌ای مبنی بر عبور بهره‌برداری آب شیرین از ظرفیت منابع تجدیدپذیر است. با این همه، کمّی‌کردن منابع و مصارف آب شیرین در سطح جهان یک چالش فنی اساسی است. دو محقق به نام‌های Yoshihide Wada و Marc Bierkens در یکی از جامع‌ترین تحلیل‌های صورت‌گرفته تاکنون که در «پژوهش‌نامه زیست‌محیطی» انتشار یافته است، منابع و مصارف آب شیرین را از ۱۹۶۰ تا ۲۰۹۹ برآورد کرده‌اند. آنان هم از داده‌های تاریخی و هم پیش‌بینی‌های آینده که شامل تغییرات جمعیتی و اقلیمی مورد انتظار در این قرن است استفاده کرده‌اند. تحلیل‌ آنان حاکی از افزایش تدریجی بهره‌برداری از منابع آب شیرین تجدیدناپذیر در بخش‌هایی از جهان است و از این رو باید دغدغه جدی جهانیان باشد.
در حال حاضر آبیاری، هفتاد درصد برداشت جهانی آب شیرین را به خود اختصاص داده است. انقلاب سبز در نیمه قرن گذشته که به شکل چشمگیری تولید غذا را افزایش داد، به طور مشخص در ایالات متحده و آسیا، عمدتاً بر پایه گسترش اراضی آبی تحقق یافت. چون با آبیاری، آب شیرین برداشت‌شده از آبخوان‌ها، رودخانه‌ها و دریاچه‌ها دوباره در سطح زمین توزیع می‌شود، توازن منطقه‌ای آب با افزایش استفاده مصرفی آب شیرین در اثر تبخیرتعرق تغییر می‌کند.
آبیاری گسترده می‌تواند منابع آب شیرین را کاهش دهد. میزان خالی‌شدن رودخانه‌ها و دریاچه‌هایی که به وسیله بارش‌های امروزی دوباره پر می‌شوند، با توجه به حجم محدودشان (حدود ۹۳۰۰۰ کیلومتر مکعب در سطح جهان) و اثرات قابل رؤیت استفاده بیش از حد، با محدودیت روبرو است. در مقابل، بهره‌برداری بسیار زیاد و تجدیدناپذیر از منابع آب زیرزمینی که حاصل چندین سال تا چند دهه و در برخی موارد چندین قرن بارش هستند، به دلیل حجم عظیم و همه‌جا پراکنده آنها (حدود ۱۰۵۰۰۰۰۰ کیلومتر مکعب) و این واقعیت که اثرات استفاده بیش از حد تا اندازه زیادی قابل رؤیت نیست امکان‌پذیر می‌شود. مطالعه این دو محقق پیشرفت قابل ملاحظه‌ای نسبت به مطالعات پیشین به شمار می‌آید، چرا که به صراحت میزان استفاده تجدیدناپذیر آب زیرزمینی و آب سطحی را به حساب آورده‌اند.
این دو پژوهشگر با استفاده از طیف وسیعی از منابع، تفصیلی‌ترین برآوردها درباره مصارف کشاورزی، صنعتی و خانگی آب شیرین در سرتاسر جهان را گردآوری کرده‌اند. نکته قابل ذکر آن است که در این برآوردها، جریان برگشتی آبیاری و نیز بازچرخانی آب در برداشت‌های صنعتی و خانگی به حساب آمده است. آنان ابتدا استفاده انسانی از آب شیرین را با برآوردهای ذخیره آب شیرین (بر اساس مدل هیدرولوژیکی جهانی و سهم نمک‌زدایی در مناطق ساحلی) مقایسه کردند. همچنین پیش‌بینی‌های آتی موجودی آب شیرین را با احتساب اثرات تغییر اقلیم انجام دادند. سپس با مقایسه موجودی آب شیرین و استفاده آب شیرین، نسبتی از استفاده مصرفی را که از برداشت تجدیدناپذیر آب زیرزمینی و برداشت بیش از حد از آب سطحی حاصل می‌شود مشخص کردند. منظور از برداشت تجدیدناپذیر آب زیرزمینی ، میزان استفاده آب زیرزمینی اضافه بر میزان تغذیه، و برداشت بیش از حد آب سطحی، مقدار جریان زیست‌محیطی تعریف می‌شود که به خاطر استفاده مصرفی، در اختیار اکوسیستم‌های آبی قرار نمی‌گیرد.
مطالعه Wada و Bierkens آشکار می‌کند که استفاده تجدیدناپذیر از منابع آب شیرین در سطح جهان، از سال ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۱۰، عمدتاً در نتیجه گسترش آبیاری در ایالات متحده، چین، هند، پاکستان، مکزیک، عربستان سعودی و ایران، ۵۰ درصد افزایش یافته است. این افزایش عمدتاً به برداشت‌های تجدیدناپذیر آب زیرزمینی نسبت داده می‌شود (شکل۱). در نتیجه، برآورد می‌شود اکنون ۵۰ درصد برداشت جهانی آب شیرین را آب زیرزمینی تشکیل می‌دهد. پیش‌بینی‌های آتی حاکی از آن است که تغییر اقلیم، استفاده تجدیدناپذیر آب شیرین را در مدیترانه، جنوب افریقا، ایالات متحده، مکزیک و خاورمیانه تشدید خواهد کرد. در سطح جهان، استفاده تجدیدناپذیر آب شیرین پیش‌بینی می‌شود تا انتهای قرن بیست و یکم تا ۳۰ درصد افزایش می‌یابد و ۴۰ درصد مصرف آب انسان را تشکیل خواهد داد. پیش‌بینی می‌شود این میزان افزایش تا اندازه زیادی با برداشت تجدیدناپذیر ‌ از آب زیرزمینی تأمین خواهد شد.
افزایش استفاده از این منابع، ذخیره آب زیرزمینی را خالی می‌کند و به اکوسیستم‌های آبی آسیب وارد می‌سازد. علاوه بر این، خالی‌شدن آب زیرزمینی در برخی مناطق مهم کشاورزی جهان اکنون تولید جهانی غذا را تهدید می‌کند. کاهش جبران‌ناپذیر آب زیرزمینی، ظرفیت رویارویی جوامع را با کمیابی آب (در اثر افزایش تقاضا)، و نیز گرم‌شدن زمین تضعیف می‌کند. در جهانی که در حال گرم‌شدن است، بارش تشدید می‌شود، یعنی بارندگی‌های کمتر ولی سنگین‌تر پدید خواهد آمد. تأثیر خشکسالی‌های طولانی‌تر و نوسان بیشتر در میزان دبی رودخانه، اتکای جوامع را به ذخیره آب زیرزمینی تشدید خواهد کرد، آن هم در شرایطی که این منبع در برخی مناطق رو به اُفت دارد.
ما باید ذخیره موجودآب زیرزمینی و پاسخ‌های تغذیه به تشدید بارندگی در اثر تغییر اقلیم را بهتر بشناسیم. همچنین باید وابستگی انسان به آب شیرین تجدیدناپذیر را از طریق ارتقای کارآیی مصرف آب، به ویژه در آبیاری، و با مبادله «آب مجازی» کاهش دهیم. اگر به مسیر کنونی خود ادامه دهیم، «زمانی ارزش آب را خواهیم فهمید که دیگر چاه‌ها خشک شده‌اند.»

مأخذ اصلی:
Richard Taylor. When wells run dry. Nature, Vol ۵, December ۲۰۱۴

بحران پیش روی آب: شمارش معکوس برای نابودی کامل آبخوان‏‌ها

وضعیت فعلی آب ایران مرحله بحران را طی کرده و می‌توان از این شرایط به عنوان فرابحران نام برد؛ در این بین شرایط آبخوان‌ها بسیار ناگوار است. بر همین اساس برخی از کارشناسان حوزه آبی معتقدند که مرگ کامل آبخوان‌ها بسیار نزدیک است.

داریوش مختاری، کارشناس آب در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه اقدامات دولت و بهره‌‏برداران برای نجات بقایای آبخوان‏ها کافی نیست، اظهار کرد: چنانچه بقایای آبخوان‏‌ها نجات داده نشود، امکان جابجایی‎های بزرگ جمعیتی در ایران دور از انتظار نیست.

به گفته وی از دیدگاه تاریخی، مساله کم‏‌آبی به نابودی کامل تمدن‏های جیرفت کرمان و شهر سوخته سیستان انجامید و در همان حال در سال ۱۲۵۰ هجری شمسی از جمعیت ۱۰ میلیون نفری ایران، پنج میلیون نفر درگذشتند و در سال ۱۲۹۸ هجدی شمسی بحران بی‏‌آبی و خشکی، عملا شیرازه نظام سیاسی قاجار را متلاشی کرد و نیمی از جمعیت ۲۰ میلیونی ایران در گذشتند.

این کارشناس حوزه آب ادامه داد: اکنون با توجه به گسترش بی‏‌رویه کلان شهرها و تجمیع جمعیت در یک محدوده از زیست‏‌بوم‌‏ها، دامنه خطرات ناشی از کمبود آب به مراتب افزون‌تر از گذشته است. دست درازی بی حد و مرز به ذخایر راهبردی آبخوان‏‌ها و منابع آب‏های فسیلی، نشان از خالی از سکنه‏ شدن زودهنگام مناطقی که به این منابع وابسته‏‌اند، دارد.

مختاری با بیان اینکه اکنون بحث نسل‏های آینده در پرتو مباحث توسعه پایدار مطرح نیست گفت: خطر بی‏‌آبی، کم‏‌آبی و خشکی در یک قدمی ساکنان فعلی کشور است. در همین حال، اقدامات دولت و بهره‏‌برداران از نظر زمانی و منابع اعتباری برای نجات بقایای آبخوان‏ها کافی نیست.

وی تصریح کرد: از دیدگاه راهکارها، تنها بسته جدی دولت برای نجات بقایای آبخوان‏ها "پروژه‏‌های ۱۵ گانه طرح‏ تعادل‏‌بخشی منابع آب زیرزمینی" است که این طرح تنها به حل بخش جزیی از مساله بحران آب می‏‌انجامد. به ویژه آنکه زمان زیادی برای پیاده‏‌سازی این طرح‏‌ها نیاز است.

به گفته این کارشناس حوزه آب، سازماندهی مالکان چاه‌‏های آب در قالب پروژه تشکل‏‌های آب‏‌بران بنا به اقدامات موجود دست کم به ۴۰ سال زمان نیاز دارد، مگر اینکه بودجه هنگفتی فقط برای این ردیف اعتباری تخصیص یابد. ظرف اعتباری موجود این طرح با آنچه برای نجات آبخوان‏ها مورد نیاز است بسیار محدود است.

مختاری ادامه داد: افزون بر آن، بندهای ۱۵ گانه این طرح‏ها، کل حل مساله را پوشش نمی‏‌دهد، به طوری که حذف زودهنگام کشاورزی در فضای باز و گسترش کشاورزی در فضای بسته (کشت‏‌های گلخانه‏‌ای) راهکاری است که به ظرف بازار مربوط می‏‌شود و متولی آن، مجموعه وزارت جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی است که این دو دستگاه اجرایی، کماکان به همان روال پیش یعنی حمایت‏‌های فنی و اعتباری از کشاورزی در فضای باز ادامه می‌‏دهند. برنامه‏‌های مربوط به توسعه مکانیزاسیون و خرید و واردات و توزیع ماشین‏ آلات کشاورزی، از جمله اقدامات فعلی و فراگیر این دستگاه‏‌ها است.

وی با بیان اینکه به طور مثال در استان فارس برای گذار از بحران آب و پیشگیری از خالی از سکنه‏ شدن روستاها و شهرها و کلانشهر شیراز، در یک بازه زمانی بسیار کوتاه (پنج ساله) نیاز به یک بسته اعتباری معادل 6000 میلیارد تومان است، گفت:در همین استان، برابر محاسبات انجام‏ شده برای گذار دشت ارسنجان فارس از بحران آب به تنهایی به ۱۲۵ میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

به گفته این کارشناس برای نجات بقایای آبخوان‏های دشت‏های جم و ریز در استان بوشهر نیز به یک بسته اعتباری در حدود ۱۲۴ میلیارد تومان نیاز است. بخشی از این منابع اعتباری را می‏توان از محل پس ‏اندازهای جزیی بهره‏ برداران و در ظرف بازار، تامین کرد و در همان حال، منابع اعتبار عمرانی و تسهیلات بانکی دولت خیلی زود می‏باید یاریگر جامعه بهره‏ برداران برای ساماندهی بازار و گسترش کشاورزی در فضای بسته و اجرای بندهای ۱۵ گانه طرح تعادل‏بخشی منابع آب زیرزمینی باشد.

از ایسنا

امیدواری به شبیه‌سازی یک ابرانسان مقاوم در برابر تمام بیماری‌ها

محققان دانشکده پزشکی هاروارد در دستاوردی جدید موفق شدند یک گونه کاملا جدید از حیات را در آزمایشگاه تولید کنند.

به گزارش ایسنا به نقل از نیوساینتیست، دانشمندان پس از انجام بیش از 62 هزار تغییر بر روی ژنوم باکتری ای‌کولای اساسا توانستند یک شکل کاملا جدید از حیات را بیافرینند.

این ابرمیکروب جدید کاملا با شجره طبیعی حیات متفاوت بوده و در برابر همه ویروس‌های شناخته‌شده در زمین مقاوم خواهد بود. این موجود جدید همچنین می‌تواند پروتئین‌هایی را تولید کند که مانند آن‌ها در طبیعت دیده نشده است.

محققان معتقدند که این میکروب نشانگر ابتدای راه است و اینکه آن‌ها در نهایت امیدوارند بتوانند کل ژنوم انسان را به شیوه‌ای مشابه از نو مهندسی کنند و ابرانسان‌هایی را بوجود بیاورند که به همه انواع پاتوژن‌های شناخته‌شده مقاوم هستند.

اگرچه سنتز پروتئین در همه موجودات هادی شامل ترکیب 20 اسیدآمینه طبیعی است،‌ ابرمیکروب‌های ای‌کولای از چهار اسیدآمینه مصنوعی بیشتر استفاده می‌کنند. این امر به این موجودات اجازه می‌دهد تا پروتئین‌هایی را تولید کنند که موجودات طبیعی قادر به رشد آن‌ها نیستند. البته این مساله نیز وجود دارد که ابرمیکروب‌های مذکور نمی‌توانند نیازهای خود برای زنده ماندن را در طبیعت پیدا کنند و باید از اسیدآمینه‌های مصنوعی اضافی در آزمایشگاه تغذیه کنند.

خوشبختانه این موجودات به این دلیل نمی‌توانند از آزمایشگاه بیرون بیایند، چون در صورت ورود به طبیعت به دلیل ذات مقاومت آن‌ها به همه ویروس‌ها، می‌توانستند در آن رشد کنند.

62 هزار تغییر انجام شده بر روی کد ژنتیکی باکتری ای‌کولای به قدری وسعت داشته که انجام آن با استفاده از روش رایج ویرایش ژنی ممکن نبوده است. در عوض ژنوم جدید توسط یک برنامه رایانه‌ای ساخته شد که می‌تواند خطاهایی ایجاد شده در آرایش ژنتیکی وحشی جدید را تصحیح کند. این کار به قدری پیچیده است که پروژه این ابرمیکروب هنوز تکمیل نشده، اما محققان انتظار دارند بتوانند طی چهار سال آینده خطاهای احتمالی کد را تصحیح کنند.

اگر موجود ساده‌ای مانند ای‌کولای بتواند مجددا کدگذاری شود،‌ این فرآیند برای موجودات پیچیده‌تر مانند حیوانات اهلی، گیاهان و حتی انسان تسهیل خواهد شد.

ظاهرا بحران آب ایران به زودی جدی است

چنانچه سیاست‌های موجود ادامه یابد، ظرف ۱۰ سال‌آینده بحران‌های غیرقابل تصور و عظیمی در کشور پیدا خواهد آمد که پیوستگی و یکپارچگی کشور را تهدید خواهد کرد.
عیسی کلانتری معتقد است ادامه  روند کنونی در بهره‌برداری از منابع آب و سرمایه‌گذاری ناکافی برای حفظ آن می‌تواند یکی از بدترین حادثه‌های تاریخ را از ۱۰ سال به بعد بر تاریخ این سرزمین تحمیل کند و جنگ آب سراسر این مرز و بوم را فرا گیرد و مردم استان‌های گوناگون را به جان هم بیندازد.

به گزارش عصر ایران این نظر تکان دهنده را وزیر اسبق کشاورزی و رییس کنونی ستاد احیای دریاچه ارومیه که به رییس جمهوری و معاون اول او نیز مشاوره می دهد در گفت و گو با تارنمای  «ساعت 24» بیان کرده است.

پشت پرده لابی سیاسی- اقتصادی سدسازان به روایت عیسی کلانتری

بخش هایی از این گفت و گو در این باره از این قرار است:
 
  عرضه آب و کشاورزی کشور در طول ۳۷ سال گذشته، شاهد رقابت دو گروه یا جبهه قدرتمند بوده است. وزارت نیرو و تمامی موسسات و شرکت‌های قدرتمندش به عنوان متولی تامین آب کشور و وزارت جهاد کشاورزی متولی تامین نان و غذا. در طول این مدت، بر اثر عواملی، زور وزارت نیرویی‌ها بر قدرت وزارت کشاورزی‌ها چربیده و بدین ترتیب، عرضه طبیعت، کوه‌ها و دشت‌های ایران به قلمرو سدهای بزرگ، نیروگاه‌ها، کانال‌های آبرسانی و... درآمده است. بفرمایید این نهضت تا کی ادامه دارد و با توجه به حجم سرمایه‌گذاری‌ها در این پروژه‌های سنگین، چرا انتظار مردم ایران هنوز برآورده نشده و آنان همچنان باید نگران بی‌آبی و کم‌آبی باشند و چرا باید همچنان با هشدار و قحطی و خشکسالی و... تهدید شوند. تفسیر شما از این پدیده‌ها و ریشه‌های بحران آب ایران چیست؟


 چنانچه سیاست‌های موجود ادامه یابد، ظرف ۱۰ سال آینده، بحران‌های غیرقابل تصوری در کشور پدید خواهد آمد که یکپارچگی کشور را تهدید کند.

اولا نمی‌توان منکر لزوم سدسازی بود. همین طور کانال‌سازی و حفط محیط زیست. به نظرم بهتر است سوال را دو قسمت کنیم. یکی زمانی بود که آگاهی‌ ما ناقص بود. مفهوم توسعه پایدار هنوز در ایران جایگاه واقعی خودش را نیافته بود (یعنی سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵) یعنی دانش بشر ناقص بود. فکر می‌کردند که همه جا آب‌ها را باید مهار کنند.

 فکرشان نمی‌رسید که این سیاست همیشه جواب نمی‌دهد. تا سال ۱۳۷۰ یا ۱۳۷۵ این کار قابل توجیه بود، ولی در سال ۱۳۷۵ به بعد دیگر قابل قبول نبود. وقتی واقعیت‌های توسعه پایدار مشخص شد، باید ما هم پایبند آن می‌شدیم. ولی واقعیت این بود که سدسازان و حامیان آنها قوی بودند و ساختن سد، حتی برای نمایندگان مجلس هم وسیله‌ای بود برای جلب آرای بیشتر. پیمانکاران و مشاورین قدرتمندش، از محل ساخت سد درآمد کسب می‌کنند. بنابراین بزرگ‌ترین اشتباه سدسازی بعد از سال ۱۳۷۵ اتفاق افتاد.

مثل ساختن سد گتوند در خوزستان نشان از لابی قدرتمند پیمانکاران و مشاورانش بود. هنوز هم هستند افرادی که معتقدند از منابع آبی باید بیشتر استفاده شود. در این فرایند فقط دولتیان مقصر نبودند. مجلس هم مقصر بود. [مجلس هفتم که] تلاش کرد  هرچه چاه غیرمجاز در کشور است، مجاز اعلام شود و این همان سیاست‌های پوپولیستی بود که پدر کشور را درآورد.

اشتباهات سیاسی و سیاست‌های اشتباه اقتصادی را می‌توان جبران کرد (با تغییر مسوولان عاقل‌تر) ولی سیاست‌های اشتباه آبی دیگر قابل جبران نیست. شما شاهد باشید اکنون در سال ۱۳۹۵ عرض می‌کنم. چنانچه سیاست‌های موجود ادامه یابد، ظرف ۱۰ سال‌آینده بحران‌های غیرقابل تصور و عظیمی در کشور پیدا خواهد آمد که پیوستگی و یکپارچگی کشور را تهدید خواهد کرد.

  پس چرا دولت در این مورد تصمیم جدی و فوری نمی‌گیرد و چرا اختصاص هزینه و بودجه کافی برای اجرای سیاست‌های چاره‌ساز چون طرح‌های گسترده آبخیزداری و... در برنامه ششم توسعه به گردن نمی‌گیرد و...

 
همین جا صبر کن! می‌گویم برنامه ششم اصلا برنامه نجات آبی کشور نیست. اکنون وضعیت ما به گونه‌ای است که پیوستگی بهره‌وری و استحصال از منابع آب گسسته است. سیاست‌های اعمال شده پس از سال ۱۳۷۵، اساسا قابل قبول نیست. همه دنیا، توسعه پایدار را پذیرفته‌اند، غیر از ما! آب در همه دنیا ماده‌ای طبیعی و تجدیدپذیر تلقی می‌شود ولی در اینجا ما آب را تجدیدناپذیر کرده‌ایم. و این جز با تجاوز روزمره و روزافزون به منابع آبی کشور حاصل نشده است.

در سال ۱۳۴۵ منابع آب تجدیدپذیر ما ۱۳۲ میلیارد مترمکعب بود ولی الان این رقم به ۸۸ میلیارد مترمکعب رسیده است. وزارت نیرو هنوز بیلان منفی آب‌های زیرزمینی را ۶ میلیارد مترمکعب اعلام می‌کند ولی در واقع این بیلان منفی ۱۵ میلیارد مترمکعب است. آنان طوری رفتار می‌کنند که گویا همه چیز روبه‌راه است و در واقع در دل می‌گویند: کورش آسوده بخواب که ما بیداریم. غافل از آنکه تهدید و بحران آب کشور بسیار بسیار جدی است.

  بر اساس آمار بین ۶۰ تا ۷۰ درصد از ۴۰۰ تا ۴۵۰ میلیارد مترمکعب آب‌های نازل شده از آسمان ایران، متاسفانه قبل از وارد شدن از چرخه مصرف بار دیگر راهی آسمان می‌شود و از طرف دیگر، متاسفانه بخش عمده‌ای از تعداد بارش سالانه، در فصولی رخ می‌دهد که با فصل کشت و نیاز آبی کشتزارها و مزارع هماهنگی ندارد (۸۰ درصد بارش‌ها در بهار و زمستان) نگاه کارشناس می‌گوید شیب زمین زیاد است و آب رها شده با سرعت زیاد به سوی دریا یا حوضه آبریز حرکت می‌کند و بنابراین آب مجال نفوذ در خاک و زمین را ندارد.

مراتع و جنگل‌ها هم تا حدودی به دست خود ما به نابودی کشیده می‌شود تا آب جذب خاک نشود و وارد آبخوان‌ها نشود. بعید است که مسوولان به این مسائل و نتایج آن واقف نبوده باشند. پس بفرمایید، چرا در این مدت ۳۰ ساله نتوانسته‌اند یا نخواسته‌اند، طرح‌های مناسب برای مهار آب‌ها چون آبخیزداری و جنگل‌کاری و احیای مراتع را به طور گسترده اجرا کنند؟

دقت کنید. ما یک آب داریم. یک آب تجدیدپذیر و یک آب قابل بهره برداری اینکه چرا آب‌های تجدیدپذیر ما از ۱۳۲ میلیارد متر مکعب اکنون به ۸۸ میلیارد متر مکعب کاهش یافته، دلایلی دارد. اول تغییر اقلیم بوده، حرارت زمین بالا رفته و تبخیر زیاد شده است.

 دوم تبدیل برف به باران بر اثر تغییر اقلیم موجب شده نفوذپذیری آب به زمین کمتر شود. سوم اینکه آب‌های جاری ما تاثیر خود را از دست داده‌اند. یعنی تعداد بارندگی ما از طرفی زیاد شده ولی مقدار بارش‌ها کمتر شده است. بدین ترتیب نحوه بارش‌های ما هم به ضرر ما تمام شده است.

 اکنون ۵۰ درصد روان آب‌های رودخانه‌های ما کاهش یافته است. مورد بعدی، افزایش وحشتناک برداشت‌های آبی ما از مخازن سطح زمین است. اینکه چرا دولت طرح‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری را جدی نگرفته و تعهدات خود را عمل نکرده، لابد برای او توجیه اقتصادی ندارد.

ولی آقای دکتر، اهمیت موضوع بالاتر و مهم‌تر از آن است که در دایره موضوع «توجیه اقتصادی» و... بگنجد!

آقاجان! دولت می‌گوید، منابع مالی ندارم نمی‌تواند بودجه کافی اختصاص بدهد. می‌گوید، حتی قدرت پرداخت ۹۰ درصد از حقوق پرسنل خود را هم ندارد، چه برسد به سرمایه‌گذاری در طرح‌هایی چون آبخیزداری و... دولت که در این زمینه‌ها سرمایه‌گذاری نمی‌کند، بخش خصوصی هم طبیعتا قادر به این کار نیست و این همزمان شده با افزایش جمعیت و فشار بر منابع آبی کشور. سدهای ما هم‌اکنون تقریبا خالی هستند به غیر از سد کرخه  و حوزه «دز» که بارندگی زیاد بوده، بقیه سدها و حوزه‌ها سطح آب به شدت کاهش یافته است.

اما وزارت نیرو چیز دیگری می‌گوید و با نظر شما مغایر است. متولی آب کشور نظر دیگری دارد.

  وزارت نیرو برخورد دوگانه دارد. اطلاعات پشت صحنه را نمی‌گوید و از افشای حقایق می‌ترسد. مبادا که گناهکار شناخته شود.
 

شما از اطلاعات پشت صحنه خبر دارید؟

من عضو اتاق فکر وزارت نیرو هستم. متاسفانه آقای  در وزارت نیرو تنهاست، هیچ کس با او نیست، زیرمجموعه وی با وزیر هماهنگی ندارند و حاضر نیستند سخن حق را بپذیرند. وزارت نیرو می‌گوید آب‌های تجدیدپذیر زیرزمینی ما در سال ۳۳ میلیارد مترمکعب است، اما برداشت کنونی ما از این مخازن، ۶۲ میلیارد متر مکعب رانشان می‌دهد و این یعنی ۲۹ میلیارد مترمکعب کسری و اضافه برداشت که فاجعه است.

البته چنانچه مقدار ۱۲ میلیارد مترمکعب آب در فرآیند بازگشت و بازچرخانی به مقدار ۳۳ میلیارد مترمکعب اضافه شود، رقم ۴۵ میلیارد مترمکعب به دست می‌آید، اما در این صورت هم باز، حدود ۱۷ میلیارد مترمکعب بیلان منفی داریم ولی وزارت نیرو این مقدار را ۶ میلیارد مترمکعب اعلام می‌کند.
 

این وزارتخانه حقیقت عریان را نمی‌گوید. او متوسط ۳۰ سال گذشته را اعلام می‌کند. می‌گوید متوسط برداشت منفی آب از ذخایر زیرزمینی در طول ۳۰ سال گذشته ۶ میلیارد مترمکعب است ولی کسی نیست به این افراد بگوید، وقتی از تورم سالانه سخن می‌گویید، متوسط سال‌های گذشته را مد نظر ندارید، شما تورم به‌روز را باید اعلام کنید و اکنون بیلان منفی آب و برداشت آب‌های اضافی از مخازن زمینی، از ۶ میلیارد مترمکعب به بیش از ۱۵ میلیارد متر مکعب رسیده و این رقم را باید بگویند که از گفتن آن می‌ترسند. آن اختلاف نظر من با وزارت نیرو که شما می‌گویید، همین جاست.

آقای دکتر، وزارت نیرو از چه یا از که می‌ترسد؟

آنان می‌ترسند به خاطر اینکه فکر می‌کنند اگر واقعیت‌ها را بگویند شریک جرم محسوب می‌شوند.